سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ترجمه سورة یونس(2) (یکشنبه 87/7/7 ساعت 12:4 صبح)
اى مردم! اندرزى از سوى پروردگارتان براى شما آمده است؛ و درمانى براى آنچه در سینه‏هاست؛ (درمانى براى دلهاى شما؛) و هدایت و رحمتى است براى مؤمنان! (57)

بگو: «به فضل و رحمت خدا باید خوشحال شوند؛ که این، از تمام آنچه گردآورى کرده‏اند، بهتر است!» (58)

بگو: «آیا روزیهایى را که خداوند بر شما نازل کرده دیده‏اید، که بعضى از آن را حلال، و بعضى را حرام نموده‏اید؟!» بگو: «آیا خداوند به شما اجازه داده، یا بر خدا افترا مى بندید (و از پیش خود، حلال و حرام مى‏کنید؟!)» (59)

آنها که بر خدا افترا مى‏بندند، درباره (مجازات) روز رستاخیز، چه مى‏اندیشند؟! خداوند نسبت به همه مردم فضل (و بخشش) دارد، اما اکثر آنها سپاسگزارى نمى‏کنند! (60)

در هیچ حال (و اندیشه‏اى) نیستى، و هیچ قسمتى از قرآن را تلاوت نمى‏کنى، و هیچ عملى را انجام نمى‏دهید، مگر اینکه ما گواه بر شما هستیم در آن هنگام که وارد آن مى شوید! و هیچ چیز در زمین و آسمان، از پروردگار تو مخفى نمى‏ماند؛ حتى به اندازه سنگینى ذره‏اى، و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر، مگر اینکه (همه آنها) در کتاب آشکار (و لوح محفوظ علم خداوند) ثبت است! (61)

آگاه باشید (دوستان و) اولیاى خدا، نه ترسى دارند و نه غمگین مى‏شوند! (62)

همانها که ایمان آوردند، و (از مخالفت فرمان خدا) پرهیز مى‏کردند. (63)

در زندگى دنیا و در آخرت، شاد (و مسرور)ند؛ وعده‏هاى الهى تخلف ناپذیر است! این است آن رستگارى بزرگ! (64)

سخن آنها تو را غمگین نسازد! تمام عزت (و قدرت)، از آن خداست؛ و او شنوا و داناست! (65)

آگاه باشید تمام کسانى که در آسمانها و زمین هستند، از آن خدا مى‏باشند! و آنها که غیر خدا را همتاى او مى‏خوانند، (از منطق و دلیلى) پیروى نمى‏کنند؛ آنها فقط از پندار بى اساس پیروى مى‏کنند؛ و آنها فقط دروغ مى‏گویند! (66)

او کسى است که شب را براى شما آفرید، تا در آن آرامش بیابید؛ و روز را روشنى بخش (تا به تلاش زندگى پردازید) در اینها نشانه‏هایى است براى کسانى که گوش شنوا دارند! (67)

گفتند: «خداوند فرزندى براى خود انتخاب کرده است‏»! (از هر عیب و نقص و احتیاجى) منزه است! او بى‏نیاز است! از آن اوست آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است! شما هیچ‏گونه دلیلى بر این ادعا ندارید! آیا به خدا نسبتى مى‏دهید که نمى‏دانید؟! (68)

بگو: «آنها که به خدا دروغ مى‏بندند، (هرگز) رستگار نمى‏شوند! (69)

بهره‏اى (ناچیز) از دنیا دارند؛ سپس بازگشتشان بسوى ماست؛ و بعد، به آنها مجازات شدید به سزاى کفرشان مى‏چشانیم! (70)

سرگذشت نوح را بر آنها بخوان! در آن هنگام که به قوم خود گفت: «اى قوم من! اگر تذکرات من نسبت به آیات الهى، بر شما سنگین (و غیر قابل تحمل) است، (هر کار از دستتان ساخته است بکنید.) من بر خدا توکل کرده‏ام! فکر خود، و قدرت معبودهایتان را جمع کنید؛ سپس هیچ چیز بر شما پوشیده نماند؛ (تمام جوانب کارتان را بنگرید؛) سپس به حیات من پایان دهید، و (لحظه‏اى) مهلتم ندهید! (اما توانایى ندارید!) (71)

و اگر از قبول دعوتم روى بگردانید، (کار نادرستى کرده‏اید؛ چه اینکه) من از شما مزدى نمى‏خواهم؛ مزد من، تنها بر خداست! و من مامورم که از مسلمین ( تسلیم شدگان در برابر فرمان خدا) باشم!» (72)

اما آنها او را تکذیب کردند! و ما، او و کسانى را که با او در کشتى بودند، نجات دادیم؛ و آنان را جانشین (و وارث کافران) قرار دادیم؛ و کسانى را که آیات ما را تکذیب کردند، غرق نمودیم! پس ببین عاقبت کار کسانى که انذار شدند (و به انذار الهى اهمیت ندادند)، چگونه بود! (73)

سپس بعد از نوح، رسولانى به سوى قومشان فرستادیم؛ آنان دلایل روشن برایشان آوردند؛ اما آنها، به چیزى که پیش از آن تکذیب کرده بودند، ایمان نیاوردند! اینچنین بر دلهاى تجاوزکاران مهر مى‏نهیم (تا چیزى را درک نکنند)! (74)

بعد از آنها، موسى و هارون را با آیات خود به سوى فرعون و اطرافیانش فرستادیم؛ اما آنها تکبر کردند (و زیر بار حق نرفتند؛ چرا که) آنها گروهى مجرم بودند! (75)

و هنگامى که حق از نزد ما بسراغ آنها آمد، گفتند: «این، سحرى است آشکار !» (76)

موسى گفت: «آیا درباره حق، هنگامى که به سوى شما آمد، (چنین) مى‏گویید؟! آیا این سحر است؟! در حالى که ساحران (هرگز) رستگار (و پیروز) نمى‏شوند! (77)

گفتند: «آیا آمده‏اى که ما را، از آنچه پدرانمان را بر آن یافتیم، منصرف سازى؛ و بزرگى (و ریاست) در روى زمین، از آن شما دو تن باشد؟! ما (هرگز) به شما ایمان نمى‏آوریم!» (78)

فرعون گفت: «(بروید و) هر جادوگر (و ساحر) دانایى را نزد من آورید!» (79)

هنگامى که ساحران (به میدان مبارزه) آمدند، موسى به آنها گفت: «آنچه (از وسایل سحر) را مى‏توانید بیفکنید، بیفکنید!» (80)

هنگامى که افکندند، موسى گفت: «آنچه شما آوردید، سحر است؛ که خداوند بزودى آن را باطل مى‏کند؛ چرا که خداوند (هرگز) عمل مفسدان را اصلاح نمى‏کند! (81)

او حق را به وعده خویش، تحقق مى‏بخشد؛ هر چند مجرمان کراهت داشته باشند!» (82)

(در آغاز،) هیچ کس به موسى ایمان نیاورد، مگر گروهى از فرزندان قوم او؛ (آن هم) با ترس از فرعون و اطرافیانش، مبادا آنها را شکنجه کنند؛ زیرا فرعون، برترى‏جویى در زمین داشت؛ و از اسرافکاران بود! (83)

موسى گفت: «اى قوم من! اگر شما به خدا ایمان آورده‏اید، بر او توکل کنید اگر تسلیم فرمان او هستید!» (84)

گفتند: «تنها بر خدا توکل داریم؛ پروردگارا! ما را مورد شکنجه گروه ستمگر قرار مده! (85)

و ما را با رحمتت از (دست) قوم کافر رهایى بخش! (86)

و به موسى و برادرش وحى کردیم که: «براى قوم خود، خانه‏هایى در سرزمین مصر انتخاب کنید؛ و خانه‏هایتان را مقابل یکدیگر (و متمرکز) قرار دهید! و نماز را برپا دارید! و به مؤمنان بشارت ده (که سرانجام پیروز مى‏شوند!)» (87)

موسى گفت: «پروردگارا! تو فرعون و اطرافیانش را زینت و اموالى (سرشار) در زندگى دنیا داده‏اى، پروردگارا! در نتیجه(بندگانت را) از راه تو گمراه مى‏سازند! پروردگارا! اموالشان را نابود کن! و (بجرم گناهانشان،) دلهایشان را سخت و سنگین ساز، به گونه‏اى که ایمان نیاورند تا عذاب دردناک را ببینند!» (88)

فرمود: «دعاى شما پذیرفته شد! استقامت به خرج دهید؛ و از راه (و رسم) کسانى که نمى‏دانند، تبعیت نکنید!» (89)

(سرانجام) بنى اسرائیل را از دریا ( رود عظیم نیل) عبور دادیم؛ و فرعون و لشکرش از سر ظلم و تجاوز، به دنبال آنها رفتند؛ هنگامى که غرقاب دامن او را گرفت، گفت: «ایمان آوردم که هیچ معبودى، جز کسى که بنى اسرائیل به او ایمان آورده‏اند، وجود ندارد؛ و من از مسلمین هستم! س‏ذللّه (90)

(اما به او خطاب شد:) الآن؟!! در حالى که قبلا عصیان کردى، و از مفسدان بودى! (91)

ولى امروز، بدنت را (از آب) نجات مى‏دهیم، تا عبرتى براى آیندگان باشى! و بسیارى از مردم، از آیات ما غافلند! (92)

(سپس) بنى اسرائیل را در جایگاه صدق (و راستى) منزل دادیم؛ و از روزیهاى پاکیزه به آنها عطا کردیم؛ (اما آنها به نزاع و اختلاف برخاستند!) و اختلاف نکردند، مگر بعد از آنکه علم و آگاهى به سراغشان آمد! پروردگار تو روز قیامت، در آنچه اختلاف مى‏کردند، میان آنها داورى مى‏کند! (93)

و اگر در آنچه بر تو نازل کرده‏ایم تردیدى دارى، از کسانى که پیش از تو کتاب آسمانى را مى‏خواندند بپرس، به یقین، «حق‏» از طرف پروردگارت به تو رسیده است؛ بنابر این، هرگز از تردیدکنندگان مباش! (مسلما او تردیدى نداشت! این درسى براى مردم بود!) (94)

و از آنها مباش که آیات خدا را تکذیب کردند، که از زیانکاران خواهى بود! (95)

(و بدان) آنها که فرمان پروردگار تو بر آنان تحقق یافته، (و بجرم اعمالشان، توفیق هدایت را از آنها گرفته هرگز) ایمان نمى‏آورند، (96)

هر چند تمام آیات (و نشانه‏هاى الهى) به آنان برسد، تا زمانى که عذاب دردناک را ببینند! (زیرا تاریکى گناه، قلبهایشان را فرا گرفته، و راهى به روشنایى ندارند!) (97)

چرا هیچ یک از شهرها و آبادیها ایمان نیاوردند که (ایمانشان بموقع باشد، و) به حالشان مفید افتد؟! مگر قوم یونس، هنگامى که آنها ایمان آوردند، عذاب رسوا کننده را در زندگى دنیا از آنان برطرف ساختیم؛ و تا مدت معینى ( پایان زندگى و اجلشان) آنها را بهره‏مند ساختیم. (98)

و اگر پروردگار تو مى‏خواست، تمام کسانى که روى زمین هستند، همگى به(اجبار) ایمان مى‏آوردند؛ آیا تو مى‏خواهى مردم را مجبور سازى که ایمان بیاورند؟! (ایمان اجبارى چه سودى دارد؟!) (99)

(اما) هیچ کس نمى‏تواند ایمان بیاورد، جز به فرمان خدا (و توفیق و یارى و هدایت او)! و پلیدى (کفر و گناه) را بر کسانى قرارمى‏دهد که نمى‏اندیشند. (100)

بگو: «نگاه کنید چه چیز (از آیات خدا و نشانه‏هاى توحیدش) در آسمانها و زمین است!» اما این آیات و انذارها به حال کسانى که (به خاطر لجاجت) ایمان نمى‏آورند مفید نخواهد بود! (101)

آیا آنها (چیزى) جز همانند روزهاى پیشینیان (و بلاها و مجازاتهایشان) را انتظار مى‏کشند؟! بگو: «شما انتظار بکشید، من نیز با شما انتظار مى‏کشم!» (102)

سپس (هنگام نزول بلا و مجازات،) فرستادگان خود و کسانى را که (به آنان) ایمان مى‏آورند، نجات مى‏دهیم و همین گونه، بر ما حق است که مؤمنان (به تو) را (نیز) رهایى بخشیم! (103)

بگو: «اى مردم! اگر در عقیده من شک دارید، من آنهایى را که جز خدا مى‏پرستید، نمى‏پرستم! تنها خداوندى را پرستش مى‏کنم که شما را مى‏میراند! و من مامورم که از مؤمنان باشم! (104)

و (به من دستور داده شده که:) روى خود را به آیینى متوجه‏ساز که از هر گونه شرک، خالى است؛ و از مشرکان مباش! (105)

و جز خدا، چیزى را که نه سودى به تو مى‏رساند و نه زیانى، مخوان! که اگر چنین کنى، از ستمکاران خواهى بود! (106)

و اگر خداوند، (براى امتحان یا کیفر گناه،) زیانى به تو رساند، هیچ کس جز او آن را برطرف نمى‏سازد؛ و اگر اراده خیرى براى تو کند، هیچ کس مانع فضل او نخواهد شد! آنرا به هر کس از بندگانش بخواهد مى‏رساند؛ و او غفور و رحیم است!» (107)

بگو: «اى مردم! حق از طرف پروردگارتان به سراغ شما آمده؛ هر کس (در پرتو آن) هدایت یابد، براى خود هدایت شده؛ و هر کس گمراه گردد، به زیان خود گمراه مى‏گردد؛ و من مامور (به اجبار) شما نیستم!» (108)

و از آنچه بر تو وحى مى‏شود پیروى کن، و شکیبا باش (و استقامت نما)، تا خداوند فرمان (پیروزى) را صادر کند؛ و او بهترین حاکمان است! (109)