سفارش تبلیغ
صبا ویژن
وصیتنامه امیرمؤمنان ، علی (ع) و آخرین سفارشها به شیعیانش (شنبه 88/7/25 ساعت 12:10 صبح)

ابوالفرج در مقاتل الطالبیین روایت کرده که پس از ضربت خوردن امیر مؤمنان ، اطباى کوفه را به بالین آن حضرت آوردند و در میان آنها هیچ یک در معالجه زخم و جراحى استادتر از اثیر بن عمرو نبود و او متخصص در معالجه زخم‌ها و جراحات بود و از جمله چهل نفر جوانى بود که در زمان ابوبکر در عین التمر به دست خالد بن ولید اسیر گشته و در کوفه ساکن شده بود.
طبیب مزبور همین که زخم سر آن حضرت رامشاهده کرد، دستور داد شُش گوسفندى را بیاورند و از میان آن رگى را بیرون آورد و آن رگ را در زخم مزبور نهاد و پس از اندکى بیرون آورد و آن را مشاهده کرد. سپس رو بدان حضرت کرده، گفت: «اى امیر مؤمنان! هر وصیتى دارى بکن که ضربت شمشیر این دشمن خدا به مغز سر رسیده و معالجه سودى ندارد.» در این وقت بود که امیر المؤمنین (ع) کاغذ و قلم و دواتى طلبید و شروع به وصیت کرد.بارگاه ملکوتی حضرت علی(ع)
وصیتنامه حضرت على(ع) را در کتابهاى حدیث به اجمال و تفصیل به طور مختلف نقل کرده‏اند که یکى را ابوالفرج نقل کرده است و در کافى مرحوم کلینى هم نظیر همین وصیت را که ابوالفرج روایت کرده، نقل مى‏کند و در نهج‌البلاغه نیز (در ذیل نامه شماره 47) اجمالى از این وصیت ذکر شده و خلاصه‏اى از آن در کشف الغمه و روایات دیگر آمده که همه آنها را علامه مجلسى (ره) در بحار الانوار نقل کرده است و ما همان روایت ابوالفرج را که نسبتاً جامعتر از دیگران است، نقل مى‌کنیم.

بسم‏الله الرحمن الرحیم
این وصیتنامه‏اى است که امیرالمؤمنین ، على بن ابیطالب (ع) بدان وصیت مى‏کند: گواهى مى‏دهد که معبودى جز خداى نیست که یگانه است و شریک ندارد و نیز گواهى دهد که محمد (ص) بنده و رسول اوست که خداوند او را به راهنمایى و دین حق فرستاد تا بر همه ادیان پیروزش کند ، اگرچه مشرکان آن را ناخوش دارند. درود و برکات خدا بر او باد! «همانا نماز و پرستش و زندگى و مرگ من از آن خداوندى است که پروردگار جهان است و شریکى براى او نیست و بدان مأمور گشته‏ام و منم از نخستین مسلمانان». (1)
اى حسن! من تو را و تمام فرزندان و خاندانم و هر کسى‏که این وصیتنامه به او برسد ، به تقوا و ترس از خداوندى که پروردگار شماست سفارش مى‏کنم و باید نمیرید جز اینکه مسلمان باشید و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید؛ زیرا به راستى من از رسول خدا (ص) شنیدم که مى‏فرمود: اصلاح دادن میان مردمان از همه نماز و روزه بهتر است و آنچه دین را تباه ساخته و از بین مى‏برد ، افساد میان مردمان است. ولا قوه الا بالله العلى العظیم [نیرویى جز به وسیله خداى بزرگ نیست]. به خویشان و ارحام خویش توجه داشته باشید و به آنان پیوند کنید. صله رحم کنید تا خداوند در روز قیامت حساب را بر شما آسان گرداند.
الله الله فى الایتام ، فلا تغبوا افواههم ، ولا تضیعوا بحضرتکم: از خدا بترسید ، از خدا بترسید ، درباره یتیمان ، پس براى دهان‌هاشان به سبب سنگدلى‏تان نوبت قرار ندهید (که گاهى سیر و گاهى گرسنه نگاهشان دارید).
الله الله فى جیرانکم ، فانهم وصیه نبیکم...: از خدا بترسید ، از خدا بترسید درباره همسایگانتان که رسول خدا (ص) درباره آنان سفارش کرده و پیوسته درباره آنان توصیه مى‏فرمود. به اندازه‏اى که ما گمان کردیم براى همسایگان از همسایه خود ارث قرار مى‏دهد و حرمت آنان به حدى است که سهمى در مالشان براى همسایه تعیین کرده!
الله الله فى القرآن ، فلایسبقکم الى العمل به احد غیرکم: از خدا بترسید ، از خدا بترسید درباره قرآن! مبادا کسى به عمل کردن بدان بر شما سبقت جوید.
الله الله فى الصلاة فانه خیر العمل وانها عمود دینکم: از خدا بترسید ، از خدا بترسید درباره نماز ؛ زیرا که نماز ستون دین شماست.
الله الله فى بیت ربکم لاتخلوه ما بقیتم...: از خدا بترسید ، از خدا بترسید درباره خانه پروردگارتان (خانه کعبه). مبادا تا زنده هستید ، آن خانه از شما خالى‏ بماند که اگر رها شد ، مهلت داده نمى‌شوید و به عذاب دچار مى‏گردید و اگر از شما خالى ماند ، کیفر خداوند فرصت زندگى به شما نمى‏دهد.
الله الله فى الزکاة فانها تطفى غضب ربکم: از خدا بترسید ، از خدا بترسید در دادن زکات اموال خود که زکات خشم پروردگار را فرونشاند.
الله الله فی شهر رمضان فان صیامه جُنه من النار: از خدا بترسید ، از خدا بترسید درباره روزه ماه رمضان ؛ زیرا که آن براى شما چون سپرى است از آتش دوزخ.
الله الله فى الفقراء و المساکین فشارکوهم فى معاشکم...: از خدا بترسید ، از خدا بترسید درباره بینوایان و مسکینان و آنها را در زندگى خود شریک سازید و از خوراک و لباس خود به آنها نیز بدهید.
الله الله فى الجهاد باموالکم و انفسکم و السنتکم: از خدا بترسید ، از خدا بترسید درباره پیکار کردن در راه خدا به مال‌ها و جان‌ها و زبان‌هاى خویش.
الله الله فى ذریه نبیکم...: از خدا بترسید ، از خدا بترسید درباره امت پیغمبرتان ؛ مبادا در میان شما ظلم و ستمى واقع شود.
الله الله فى اصحاب نبیکم...: از خدا بترسید ، از خدا بترسید درباره اصحاب پیغمبرتان ؛ زیرا که رسول خدا (ص) درباره آنان سفارش فرموده.
الله الله فى النساء و فیما ملکت ایمانکم...: از خدا بترسید ، از خدا بترسید درباره زیردستان ، غلامان و کنیزانتان ؛ زیرا که آخرین سفارش و وصیت رسول خدا (ص) این بود که فرمود: «من شما را درباره دو دسته ناتوان که زیردست شما هستند ، سفارش مى‏کنم». (2)
آنگاه فرمود:
الصلاة الصلاة ، لا تخافوا فى الله لومه لائم...: نماز! نماز! درباره خداوند از سرزنش مردمان نهراسید ؛ چه هر کس به شما ستم کند یا اندیشه بد داشته باشد ، خداوند شر او را کفایت فرماید. با مردم به نیکى سخن بگویید ، همان‏طور که خدا فرمود. امر به معروف و نهى از منکر را ترک مکنید که رشته کار از دست شما بیرون شود. آنگاه هر چه دعا کنید و از خداوند دفع شر خواهید، پذیرفته نگردد و به اجابت نرسد. بر شما باد هنگام معاشرت ، به فروتنى و بخشش و نیکویى درباره یکدیگر و زنهار از جدایى و تفرقه و پراکندگى و روى‏گردانیدن از هم. در نیکوکارى ، یار و مددکار یکدیگر باشید و بر گناه و ستمکارى کمک مباشید که شکنجه و عذاب خدا بسیار سخت است. خداوند نگهدار شما خاندان باشد و حقوق پیغمبرش را در حق شما حفظ فرماید. اکنون با شما وداع مى‏کنم و شما را به خدا مى‏سپارم و سلام و رحمتش را بر شما مى‏خوانم.

در کافى آمده است که پس از پایان وصیت پیوسته مى‏گفت: «لااله‏الاالله» تا وقتى که روح مقدس آن حضرت به ملکوت اعلى پیوست. در نهج البلاغه است که در پایان وصیت ، امام (ع) فرزندان خود را مخاطب ساخته و بدانها فرمود: «اى فرزندان عبدالمطلب! نیابم (و نبینم) شما را که در خون مسلمانان فرو روید (و دست به کشتار مردم زنید) به بهانه اینکه بگویید: «امیرالمؤمنین کشته شده» (و هر کارى بخواهید ، به این بهانه انجام دهید) و بدانید که در برابر من ، جز کشنده من کسى نباید کشته شود. بنگرید چون من از ضربت او از دنیا رفتم ، یک ضربت به او بزنید و او را مثله مکنید که من از رسول خدا (ص) شنیدم که مى‏فرمود: «از مثله کردن بپرهیزید. اگر چه به سگ گزنده و هار باشد!»