سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ترجمه سورة التوبة(2) (جمعه 87/7/5 ساعت 3:28 عصر)

مردان و زنان باایمان، ولى (و یار و یاور) یکدیگرند؛ امر به معروف، و نهى از منکر مى‏کنند؛ نماز را برپا مى‏دارند؛ و زکات را مى‏پردازند؛ و خدا و رسولش را اطاعت مى‏کنند؛ بزودى خدا آنان را مورد رحمت خویش قرارمى‏دهد؛ خداوند توانا و حکیم است! (71)

خداوند به مردان و زنان باایمان، باغهایى از بهشت وعده داده که نهرها از زیر درختانش جارى است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ و مسکن‏هاى پاکیزه‏اى در بهشتهاى جاودان (نصیب آنها ساخته)؛ و (خشنودى و) رضاى خدا، (از همه اینها) برتر است؛ و پیروزى بزرگ، همین است! (72)

اى پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن، و بر آنها سخت بگیر! جایگاهشان جهنم است؛ و چه بد سرنوشتى دارند! (73)

به خدا سوگند مى‏خورند که (در غیاب پیامبر، سخنان نادرست) نگفته‏اند؛ در حالى که قطعا سخنان کفرآمیز گفته‏اند؛ و پس از اسلام‏آوردنشان، کافر شده‏اند؛ و تصمیم (به کار خطرناکى) گرفتند، که به آن نرسیدند. آنها فقط از این انتقام مى‏گیرند که خداوند و رسولش، آنان را به فضل (و کرم) خود، بى‏نیاز ساختند! (با این حال،) اگر توبه کنند، براى آنها بهتر است؛ و اگر روى گردانند، خداوند آنها را در دنیا و آخرت، به مجازات دردناکى کیفر خواهد داد؛ و در سراسر زمین، نه ولى و حامى دارند، و نه یاورى! (74)

بعضى از آنها با خدا پیمان بسته بودند که: «اگر خداوند ما را از فضل خود روزى دهد، قطعا صدقه خواهیم داد؛ و از صالحان (و شاکران) خواهیم بود!» (75)

اما هنگامى که خدا از فضل خود به آنها بخشید، بخل ورزیدند و سرپیچى کردند و روى برتافتند! (76)

این عمل، (روح) نفاق را، تا روزى که خدا را ملاقات کنند، در دلهایشان برقرار ساخت. این بخاطر آن است که از پیمان الهى تخلف جستند؛ و بخاطر آن است که دروغ مى‏گفتند. (77)

آیا نمى‏دانستند که خداوند، اسرار و سخنان درگوشى آنها را مى‏داند؛ و خداوند داناى همه غیبها (و امور پنهانى) است؟! (78)

آنهایى که از مؤمنان اطاعت کار، در صدقاتشان عیبجویى مى‏کنند، و کسانى را که (براى انفاق در راه خدا) جز به مقدار (ناچیز) توانائى خود دسترسى ندارند، مسخره مى‏نمایند، خدا آنها را مسخره مى‏کند؛ (و کیفر استهزاکنندگان را به آنها مى‏دهد؛) و براى آنها عذاب دردناکى است! (79)

چه براى آنها استغفار کنى، و چه نکنى، (حتى) اگر هفتاد بار براى آنها استغفار کنى، هرگز خدا آنها را نمى‏آمرزد! چرا که خدا و پیامبرش را انکار کردند؛ و خداوند جمعیت فاسقان را هدایت نمى‏کند! (80)

تخلف‏جویان (از جنگ تبوک،) از مخالفت با رسول خدا خوشحال شدند؛ و کراهت داشتند که با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد کنند؛ و (به یکدیگر و به مؤمنان) گفتند: «در این گرما، (بسوى میدان) حرکت نکنید!» (به آنان) بگو: «آتش دوزخ از این هم گرمتر است!» اگر مى‏دانستند! (81)

از این‏رو آنها باید کمتر بخندند و بسیار بگریند! (چرا که آتش جهنم در انتظارشان است) این، جزاى کارهایى است که انجام مى‏دادند! (82)

هرگاه خداوند تو را بسوى گروهى از آنان بازگرداند، و از تو اجازه خروج (بسوى میدان جهاد) بخواهند، بگو: «هیچ گاه با من خارج نخواهید شد! و هرگز همراه من، با دشمنى نخواهید جنگید! شما نخستین بار به کناره‏گیرى راضى شدید، اکنون نیز با متخلفان بمانید!» (83)

هرگز بر مرده هیچ یک از آنان، نماز نخوان! و بر کنار قبرش، (براى دعا و طلب آمرزش،) نایست! چرا که آنها به خدا و رسولش کافر شدند؛ و در حالى که فاسق بودند از دنیا رفتند! (84)

مبادا اموال و فرزندانشان، مایه شگفتى تو گردد! (این براى آنها نعمت نیست؛ بلکه) خدا مى‏خواهد آنها را به این وسیله در دنیا عذاب کند، و جانشان برآید در حالى که کافرند! (85)

و هنگامى که سوره‏اى نازل شود (و به آنان دستور دهد) که: «به خدا ایمان بیاورید! و همراه پیامبرش جهاد کنید!»، افرادى از آنها ( گروه منافقان) که توانایى دارند، از تو اجازه مى‏خواهند و مى‏گویند: «بگذار ما با قاعدین ( آنها که از جهاد معافند) باشیم!» (86)

(آرى،) آنها راضى شدند که با متخلفان باشند؛ و بر دلهایشان مهر نهاده شده؛ از این رو (چیزى) نمى‏فهمند! (87)

ولى پیامبر و کسانى که با او ایمان آوردند، با اموال و جانهایشان جهاد کردند؛ و همه نیکیها براى آنهاست؛ و آنها همان رستگارانند! (88)

خداوند براى آنها باغهایى از بهشت فراهم ساخته که نهرها از زیر درختانش جارى است؛ جاودانه در آن خواهند بود؛ و این است رستگارى (و پیروزى) بزرگ! (89)

و عذرآورندگان از اعراب، (نزد تو) آمدند که به آنها اجازه (عدم شرکت در جهاد) داده شود؛ و آنها که به خدا و پیامبرش دروغ گفتند، (بدون هیچ عذرى در خانه خود) نشستند؛ بزودى به کسانى از آنها که مخالفت کردند (و معذور نبودند)، عذاب دردناکى خواهد رسید! (90)

بر ضعیفان و بیماران و آنها که وسیله‏اى براى انفاق (در راه جهاد) ندارند، ایرادى نیست (که در میدان جنگ شرکت نجویند،) هرگاه براى خدا و رسولش خیرخواهى کنند (؛و از آنچه در توان دارند، مضایقه ننمایند). بر نیکوکاران راه مؤاخذه نیست؛ و خداوند آمرزنده و مهربان است! (91)

و (نیز) ایرادى نیست بر آنها که وقتى نزد تو آمدند که آنان را بر مرکبى (براى جهاد) سوار کنى، گفتى: «مرکبى که شما را بر آن سوار کنم، ندارم!» (از نزد تو) بازگشتند در حالى که چشمانشان از اندوه اشکبار بود؛ زیرا چیزى نداشتند که در راه خدا انفاق کنند (و با آن به میدان بروند) (92)

راه مؤاخذه تنها به روى کسانى باز است که از تو اجازه مى‏خواهند در حالى که توانگرند؛ (و امکانات کافى براى جهاد دارند؛) آنها راضى شدند که با متخلفان ( زنان و کودکان و بیماران) بمانند؛ و خداوند بر دلهایشان مهر نهاده؛ به همین جهت چیزى نمى‏دانند! (93)

هنگامى که بسوى آنها (که از جهاد تخلف کردند) باز گردید، از شما عذرخواهى مى‏کنند؛ بگو: «عذرخواهى نکنید، ما هرگز به شما ایمان نخواهیم آورد! چرا که خدا ما را از اخبارتان آگاه ساخته؛ و خدا و رسولش، اعمال شما را مى‏بینند؛ سپس به سوى کسى که داناى پنهان و آشکار است بازگشت داده مى‏شوید؛ و او شما را به آنچه انجام مى‏دادید، آگاه مى‏کند (و جزا مى‏دهد!) » (94)

هنگامى که بسوى آنان بازگردید، براى شما به خدا سوگند یاد مى‏کنند، تا از آنها اعراض (و صرف نظر) کنید؛ از آنها اعراض کنید (و روى بگردانید)؛ چرا که پلیدند! و جایگاهشان دوزخ است، بکیفر اعمالى که انجام مى‏دادند. (95)

براى شما قسم یاد مى‏کنند تا از آنها راضى شوید؛ اگر شما از آنها راضى شوید، خداوند (هرگز) از جمعیت فاسقان راضى نخواهد شد! (96)

بادیه‏نشینان عرب، کفر و نفاقشان شدیدتر است؛ و به ناآگاهى از حدود و احکامى که خدا بر پیامبرش نازل کرده، سزاوارترند؛ و خداوند دانا و حکیم است! (97)

گروهى از (این) اعراب بادیه‏نشین، چیزى را که (در راه خدا) انفاق مى‏کنند،غرامت محسوب مى‏دارند؛ و انتظار حوادث دردناکى براى شما مى‏کشند؛ حوادث دردناک براى خود آنهاست؛ و خداوند شنوا و داناست! (98)

گروهى (دیگر) از عربهاى بادیه‏نشین، به خدا و روز رستاخیز ایمان دارند؛ و آنچه را انفاق مى‏کنند، مایه تقرب به خدا، و دعاى پیامبر مى‏دانند؛ آگاه باشید اینها مایه تقرب آنهاست! خداوند بزودى آنان را در رحمت خود وارد خواهد ساخت؛ به یقین، خداوند آمرزنده و مهربان است! (99)

پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار، و کسانى که به نیکى از آنها پیروى کردند، خداوند از آنها خشنود گشت، و آنها (نیز) از او خشنود شدند؛ و باغهایى از بهشت براى آنان فراهم ساخته، که نهرها از زیر درختانش جارى است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ و این است پیروزى بزرگ! (100)

و از (میان) اعراب بادیه‏نشین که اطراف شما هستند، جمعى منافقند؛ و از اهل مدینه (نیز)، گروهى سخت به نفاق پاى بندند. تو آنها را نمى‏شناسى، ولى ما آنها را مى شناسیم. بزودى آنها را دو بار مجازات مى‏کنیم (:مجازاتى با رسوایى در دنیا، و مجازاتى به هنگام مرگ)؛ سپس بسوى مجازات بزرگى (در قیامت)فرستاده مى‏شوند. (101)

و گروهى دیگر، به گناهان خود اعتراف کردند؛ و کار خوب و بد را به هم آمیختند؛ امید مى‏رود که خداوند توبه آنها را بپذیرد؛ به یقین، خداوند آمرزنده و مهربان است! (102)

از اموال آنها صدقه‏اى (بعنوان زکات) بگیر، تا بوسیله آن، آنها را پاک سازى و پرورش دهى! و (به هنگام گرفتن زکات،) به آنها دعا کن؛ که دعاى تو، مایه آرامش آنهاست؛ و خداوند شنوا و داناست! (103)

آیا نمى‏دانستند که فقط خداوند توبه را از بندگانش مى‏پذیرد، و صدقات را مى‏گیرد، و خداوند توبه‏پذیر و مهربان است؟! (104)

بگو: «عمل کنید! خداوند و فرستاده او و مؤمنان، اعمال شما را مى‏بینند! و بزودى، بسوى داناى نهان و آشکار، بازگردانده مى‏شوید؛ و شما را به آنچه عمل مى‏کردید، خبر مى‏دهد!» (105)

و گروهى دیگر، به فرمان خدا واگذار شده‏اند (و کارشان با خداست)؛ یا آنها را مجازات مى‏کند، و یا توبه آنان را مى‏پذیرد (،هر طور که شایسته باشند)؛ و خداوند دانا و حکیم است! (106)

(گروهى دیگر از آنها) کسانى هستند که مسجدى ساختند براى زیان (به مسلمانان)، و (تقویت) کفر، و تفرقه‏افکنى میان مؤمنان، و کمینگاه براى کسى که از پیش با خدا و پیامبرش مبارزه کرده بود؛ آنها سوگند یاد مى‏کنند که: «جز نیکى (و خدمت)، نظرى نداشته‏ایم!» اما خداوند گواهى مى‏دهد که آنها دروغگو هستند! (107)

هرگز در آن (مسجد به عبادت) نایست! آن مسجدى که از روز نخست بر پایه تقوا بنا شده، شایسته‏تر است که در آن (به عبادت) بایستى؛ در آن، مردانى هستند که دوست مى‏دارند پاکیزه باشند؛ و خداوند پاکیزگان را دوست دارد! (108)

آیا کسى که شالوده آن را بر تقواى الهى و خشنودى او بنا کرده بهتر است،یا کسى که اساس آن را بر کنار پرتگاه سستى بنا نموده که ناگهان در آتش دوزخ فرومى‏ریزد؟ و خداوند گروه ستمگران را هدایت نمى‏کند! (109)

(اما) این بنایى را که آنها ساختند، همواره بصورت یک وسیله شک و تردید،در دلهایشان باقى مى‏ماند؛ مگر اینکه دلهایشان پاره پاره شود (و بمیرند؛ وگرنه، هرگز از دل آنها بیرون نمى‏رود)؛ و خداوند دانا و حکیم است! (110)

خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریدارى کرده، که (در برابرش) بهشت براى آنان باشد؛ (به این گونه که:) در راه خدا پیکار مى‏کنند، مى‏کشند و کشته مى‏شوند؛ این وعده حقى است بر او، که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده؛ و چه کسى از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اکنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدى که با خدا کرده‏اید؛ و این است آن پیروزى بزرگ! (111)

توبه‏کنندگان، عبادت کاران، سپاسگویان، سیاحت کنندگان، رکوع کنندگان، سجده‏آوران، آمران به معروف، نهى کنندگان از منکر، و حافظان حدود (و مرزهاى)الهى، (مؤمنان حقیقى‏اند) ؛ و بشارت ده به (اینچنین) مؤمنان! (112)

براى پیامبر و مؤمنان، شایسته نبود که براى مشرکان (از خداوند) طلب آمرزش کنند، هر چند از نزدیکانشان باشند؛ (آن هم) پس از آنکه بر آنها روشن شد که این گروه، اهل دوزخند! (113)

و استغفار ابراهیم براى پدرش ( عمویش آزر)، فقط بخاطر وعده‏اى بود که به او داده بود (تا وى را بسوى ایمان جذب کند)؛ اما هنگامى که براى او روشن شد که وى دشمن خداست، از او بیزارى جست؛ به یقین، ابراهیم مهربان و بردبار بود! (114)

چنان نبود که خداوند قومى را، پس از آن که آنها را هدایت کرد (و ایمان آوردند) گمراه (و مجازات) کند؛ مگر آنکه امورى را که باید از آن بپرهیزند، براى آنان بیان نماید (و آنها مخالفت کنند)؛ زیرا خداوند به هر چیزى داناست! (115)

حکومت آسمانها و زمین تنها از آن خداست؛ زنده مى‏کند و مى‏میراند؛ و جز خدا، ولى و یاورى ندارید! (116)

مسلما خداوند رحمت خود را شامل حال پیامبر و مهاجران و انصار، که در زمان عسرت و شدت (در جنگ تبوک) از او پیروى کردند، نمود؛ بعد از آنکه نزدیک بود دلهاى گروهى از آنها، از حق منحرف شود (و از میدان جنگ بازگردند)؛ سپس خدا توبه آنها را پذیرفت، که او نسبت به آنان مهربان و رحیم است! (117)

(همچنین) آن سه نفر که (از شرکت در جنگ تبوک) تخلف جستند، (و مسلمانان با آنان قطع رابطه نمودند،) تا آن حد که زمین با همه وسعتش بر آنها تنگ شد؛ (حتى) در وجود خویش، جایى براى خود نمى‏یافتند؛ (در آن هنگام) دانستند پناهگاهى از خدا جز بسوى او نیست؛ سپس خدا رحمتش را شامل حال آنها نمود، (و به آنان توفیق داد) تا توبه کنند؛ خداوند بسیار توبه‏پذیر و مهربان است! (118)

اى کسانى که ایمان آورده‏اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، و با صادقان باشید! (119)

سزاوار نیست که اهل مدینه، و بادیه‏نشینانى که اطراف آنها هستند، از رسول خدا تخلف جویند؛ و براى حفظ جان خویش، از جان او چشم بپوشند! این بخاطر آن است که هیچ تشنگى و خستگى، و گرسنگى در راه خدا به آنها نمى‏رسد و هیچ گامى که موجب خشم کافران مى‏شود برنمى‏دارند، و ضربه‏اى از دشمن نمى‏خورند، مگر اینکه به خاطر آن، عمل صالحى براى آنها نوشته مى‏شود؛ زیرا خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمى‏کند! (120)

و هیچ مال کوچک یا بزرگى را (در این راه) انفاق نمى‏کنند، و هیچ سرزمینى را (بسوى میدان جهاد و یا در بازگشت) نمى‏پیمایند، مگر اینکه براى آنها نوشته مى‏شود؛ تا خداوند آن را بعنوان بهترین اعمالشان، پاداش دهد. (121)

شایسته نیست مؤمنان همگى (بسوى میدان جهاد) کوچ کنند؛ چرا از هر گروهى از آنان، طایفه‏اى کوچ نمى‏کند (و طایفه‏اى در مدینه بماند)، تا در دین (و معارف و احکام اسلام) آگاهى یابند و به هنگام بازگشت بسوى قوم خود، آنها را بیم دهند؟! شاید (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند، و خوددارى کنند! (122)

اى کسانى که ایمان آورده‏اید! با کافرانى که به شما نزدیکترند، پیکار کنید! (و دشمن دورتر، شما را از دشمنان نزدیک غافل نکند!) آنها باید در شما شدت و خشونت (و قدرت) احساس کنند؛ و بدانید خداوند با پرهیزگاران است! (123)

و هنگامى که سوره‏اى نازل مى‏شود، بعضى از آنان (به دیگران) مى‏گویند: «این سوره، ایمان کدام یک از شما را افزون ساخت؟!» (به آنها بگو:) اما کسانى که ایمان آورده‏اند، بر ایمانشان افزوده؛ و آنها (به فضل و رحمت الهى) خوشحالند. (124)

و اما آنها که در دلهایشان بیمارى است، پلیدى بر پلیدیشان افزوده؛ و از دنیا رفتند در حالى که کافر بودند. (125)

آیا آنها نمى‏بینند که در هر سال، یک یا دو بار آزمایش مى‏شوند؟! باز توبه نمى‏کنند، و متذکر هم نمى‏گردند! (126)

و هنگامى که سوره‏اى نازل مى‏شود، بعضى از آنها ( منافقان) به یکدیگر نگاه مى‏کنند و مى‏گویند: «آیا کسى شما را مى‏بیند؟ (اگر از حضور پیامبر بیرون رویم، کسى متوجه ما نمى‏شود! )» سپس منصرف مى‏شوند (و بیرون مى‏روند)؛ خداوند دلهایشان را (از حق) منصرف ساخته؛ چرا که آنها، گروهى هستند که نمى‏فهمند (و بى‏دانشند)! (127)

به یقین، رسولى از خود شما بسویتان آمد که رنجهاى شما بر او سخت است؛ و اصرار بر هدایت شما دارد؛ و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است! (128)

اگر آنها (از حق) روى بگردانند، (نگران مباش!) بگو: «خداوند مرا کفایت مى‏کند؛ هیچ معبودى جز او نیست؛ بر او توکل کردم؛ و او صاحب عرش بزرگ است!» (129)