سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ترجمه سوره الاعراف (1) (جمعه 87/7/5 ساعت 2:57 عصر)

سوره الاعراف

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

المص (1)

این کتابى است که بر تو نازل شده؛ و نباید از ناحیه آن، ناراحتى در سینه داشته باشى! تا به وسیله آن، (مردم را از عواقب سوء عقاید و اعمال نادرستشان) بیم دهى؛ و تذکرى است براى مؤمنان. (2)

از چیزى که از طرف پروردگارتان بر شما نازل شده، پیروى کنید! و از اولیا و معبودهاى دیگر جز او، پیروى نکنید! اما کمتر متذکر مى‏شوید! (3)

چه بسیار شهرها و آبادیها که آنها را (بر اثر گناه فراوانشان) هلاک کردیم!و عذاب ما شب‏هنگام، یا در روز هنگامى که استراحت کرده بودند، به سراغشان آمد. (4)

و در آن موقع که عذاب ما به سراغ آنها آمد، سخنى نداشتند جز اینکه گفتند:«ما ظالم بودیم! س‏ذللّه (ولى این اعتراف به گناه، دیگر دیر شده بود؛ و سودى به حالشان نداشت.) (5)

به یقین، (هم) از کسانى که پیامبران به سوى آنها فرستاده شدند سؤال خواهیم کرد؛ (و هم) از پیامبران سؤال مى‏کنیم! (6)

و مسلما (اعمالشان را) با علم (خود) براى آنان شرح خواهیم داد؛ و ما هرگز غایب نبودیم (بلکه همه جا حاضر و ناظر اعمال بندگان هستیم)! (7)

وزن کردن (اعمال، و سنجش ارزش آنها) در آن روز، حق است! کسانى که میزانهاى (عمل) آنها سنگین است، همان رستگارانند! (8)

و کسانى که میزانهاى (عمل) آنها سبک است، افرادى هستند که سرمایه وجود خود را، بخاطر ظلم و ستمى که نسبت به آیات ما مى‏کردند، از دست داده‏اند. (9)

ما تسلط و مالکیت و حکومت بر زمین را براى شما قرار دادیم؛ و انواع وسایل زندگى را براى شما فراهم ساختیم؛ اما کمتر شکرگزارى مى‏کنید! (10)

ما شما را آفریدیم؛ سپس صورت بندى کردیم؛ بعد به فرشتگان گفتیم: «براى آدم خضوع کنید! » آنها همه سجده کردند؛ جز ابلیس که از سجده‏کنندگان نبود. (11)

(خداوند به او) فرمود: «در آن هنگام که به تو فرمان دادم، چه چیز تو را مانع شد که سجده کنى؟» گفت: «من از او بهترم؛ مرا از آتش آفریده‏اى و او را از گل!» (12)

گفت: «از آن (مقام و مرتبه‏ات) فرود آى! تو حق ندارى در آن (مقام و مرتبه) تکبر کنى! بیرون رو، که تو از افراد پست و کوچکى! (13)

گفت: «مرا تا روزى که (مردم) برانگیخته مى‏شوند مهلت ده (و زنده بگذار!)» (14)

فرمود: «تو از مهلت داده شدگانى!» (15)

گفت: «اکنون که مرا گمراه ساختى، من بر سر راه مستقیم تو، در برابر آنها کمین مى کنم! (16)

سپس از پیش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغشان مى‏روم؛ و بیشتر آنها را شکرگزار نخواهى یافت!» (17)

فرمود: «از آن (مقام)، با ننگ و عار و خوارى، بیرون رو! و سوگند یاد مى‏کنم که هر کس از آنها از تو پیروى کند، جهنم را از شما همگى پر مى‏کنم! (18)

و اى آدم! تو و همسرت در بهشت ساکن شوید! و از هر جا که خواستید، بخورید! اما به این درخت نزدیک نشوید، که از ستمکاران خواهید بود!» (19)

سپس شیطان آن دو را وسوسه کرد، تا آنچه را از اندامشان پنهان بود، آشکار سازد؛ و گفت: س‏خ‏للّهپروردگارتان شما را از این درخت نهى نکرده مگر بخاطر اینکه (اگر از آن بخورید،) فرشته خواهید شد، یا جاودانه (در بهشت) خواهید ماند!» (20)

و براى آنها سوگند یاد کرد که من براى شما از خیرخواهانم. (21)

و به این ترتیب، آنها را با فریب (از مقامشان) فرودآورد. و هنگامى که از آن درخت چشیدند، اندامشان ( عورتشان) بر آنها آشکار شد؛ و شروع کردند به قرار دادن برگهاى (درختان) بهشتى بر خود، تا آن را بپوشانند. و پروردگارشان آنها را نداد داد که: «آیا شما را از آن درخت نهى نکردم؟! ونگفتم که شیطان براى شما دشمن آشکارى است؟!» (22)

گفتند: «پروردگارا! ما به خویشتن ستم کردیم! و اگر ما را نبخشى و بر ما رحم نکنى، از زیانکاران خواهیم بود!» (23)

فرمود: «(از مقام خویش،) فرود آیید، در حالى که بعضى از شما نسبت به بعض دیگر، دشمن خواهید بود! (شیطان دشمن شماست، و شما دشمن او!) و براى شما در زمین، قرارگاه و وسیله بهره‏گیرى تا زمان معینى خواهد بود.» (24)

فرمود: «در آن ( زمین) زنده مى‏شوید؛ و در آن مى‏میرید؛ و (در رستاخیز) از آن خارج خواهید شد.» (25)

اى فرزندان آدم! لباسى براى شما فرستادیم که اندام شما را مى‏پوشاند و مایه زینت شماست؛ اما لباس پرهیزگارى بهتر است! اینها (همه) از آیات خداست، تا متذکر (نعمتهاى او) شوند! (26)

اى فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد، آن گونه که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد، و لباسشان را از تنشان بیرون ساخت تا عورتشان را به آنها نشان دهد! چه اینکه او و همکارانش شما را مى‏بینند از جایى که شما آنها را نمى‏بینید؛ (اما بدانید) ما شیاطین را اولیاى کسانى قرار دادیم که ایمان نمى‏آورند! (27)

و هنگامى که کار زشتى انجام مى‏دهند مى‏گویند: «پدران خود را بر این عمل یافتیم؛ و خداوند ما را به آن دستور داده است!» بگو: «خداوند (هرگز) به کار زشت فرمان نمى‏دهد! آیا چیزى به خدا نسبت مى‏دهید که نمى‏دانید؟!» (28)

بگو: «پروردگارم امر به عدالت کرده است؛ و توجه خویش را در هر مسجد (و به هنگام عبادت) به سوى او کنید! و او را بخوانید، در حالى که دین (خود) را براى او خالص گردانید! (و بدانید) همان گونه که در آغاز شما را آفرید، (بار دیگر در رستاخیز) بازمى‏گردید! (29)

جمعى را هدایت کرده؛ و جمعى (که شایستگى نداشته‏اند،) گمراهى بر آنها مسلم شده است. آنها (کسانى هستند که) شیاطین را به جاى خداوند، اولیاى خود انتخاب کردند؛ و گمان مى‏کنند هدایت یافته‏اند! (30)

اى فرزندان آدم! زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد، با خود بردارید! و (از نعمتهاى الهى) بخورید و بیاشامید، ولى اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمى‏دارد! (31)

بگو: «چه کسى زینتهاى الهى را که براى بندگان خود آفریده، و روزیهاى پاکیزه را حرام کرده است؟!» بگو: «اینها در زندگى دنیا، براى کسانى است که ایمان آورده‏اند؛ (اگر چه دیگران نیز با آنها مشارکت دارند؛ ولى) در قیامت، خالص (براى مؤمنان) خواهد بود.» این گونه آیات (خود) را براى کسانى که آگاهند، شرح مى‏دهیم! (32)

بگو: «خداوند، تنها اعمال زشت را، چه آشکار باشد چه پنهان، حرام کرده است؛ و (همچنین) گناه و ستم بناحق را؛ و اینکه چیزى را که خداوند دلیلى براى آن نازل نکرده، شریک او قرار دهید؛ و به خدا مطلبى نسبت دهید که نمى‏دانید.» (33)

براى هر قوم و جمعیتى، زمان و سرآمد (معینى) است؛ و هنگامى که سرآمد آنها فرا رسد، نه ساعتى از آن تاخیر مى‏کنند، و نه بر آن پیشى مى‏گیرند. (34)

اى فرزندان آدم! اگر رسولانى از خود شما به سراغتان بیایند که آیات مرا براى شما بازگو کنند، (از آنها پیروى کنید؛) کسانى که پرهیزگارى پیشه کنند و عمل صالح انجام دهند (و در اصلاح خویش و دیگران بکوشند)، نه ترسى بر آنهاست و نه غمناک مى شوند. (35)

و آنها که آیات ما را تکذیب کنند، و در برابر آن تکبر ورزند، اهل دوزخند؛ جاودانه در آن خواهند ماند. (36)

چه کسى ستمکارتر است از آنها که بر خدا دروغ مى‏بندند، یا آیات او را تکذیب مى کنند؟! آنها نصیبشان را از آنچه مقدر شده (از نعمتها و مواهب این جهان) مى‏برند؛ تا زمانى که فرستادگان ما (فرشتگان قبض ارواح) به سراغشان روند و جانشان را بگیرند؛ از آنها مى‏پرسند: «کجایند معبودهایى که غیر از خدا مى‏خواندید؟! (چرا به یارى شما نمى‏آیند؟!)» مى‏گویند: «آنها (همه) گم شدند (و از ما دور گشتند!)» و بر ضد خود گواهى مى‏دهند که کافر بودند! (37)

(خداوند به آنها) مى‏گوید: «در صف گروه‏هاى مشابه خود از جن و انس در آتش وارد شوید!» هر زمان که گروهى وارد مى‏شوند، گروه دیگر را لعن مى‏کنند؛ تا همگى با ذلت در آن قرار گیرند. (در این هنگام) گروه پیروان درباره پیشوایان خود مى‏گویند: «خداوندا! اینها بودند که ما را گمراه ساختند؛ پس کیفر آنها را از آتش دو برابر کن! (کیفرى براى گمراهیشان، و کیفرى بخاطر گمراه ساختن ما.)» مى‏فرماید: «براى هر کدام (از شما) عذاب مضاعف است؛ ولى نمى‏دانید! (چرا که پیروان اگر گرد پیشوایان گمراه را نگرفته بودند، قدرتى بر اغواى مردم نداشتند.)» (38)

و پیشوایان آنها به پیروان خود مى‏گویند: «شما امتیازى بر ما نداشتید؛ پس بچشید عذاب (الهى) را در برابر آنچه انجام مى‏دادید! (39)

کسانى که آیات ما را تکذیب کردند، و در برابر آن تکبر ورزیدند، (هرگز) درهاى آسمان به رویشان گشوده نمى‏شود؛ و (هیچ گاه) داخل بهشت نخواهند شد مگر اینکه شتر از سوراخ سوزن بگذرد! این گونه، گنهکاران را جزا مى‏دهیم! (40)

براى آنها بسترى از (آتش) دوزخ، و روى آنها پوششهایى (از آن) است؛ و اینچنین ظالمان را جزا میدهیم! (41)

و کسانى که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند -البته هیچ کس را جز به اندازه تواناییش تکلیف نمى‏کنیم- آنها اهل بهشتند؛ و جاودانه در آن خواهند ماند. (42)

و آنچه در دلها از کینه و حسد دارند، برمى‏کنیم (تا در صفا و صمیمیت با هم زندگى کنند)؛ و از زیر (قصرها و درختان) آنها، نهرها جریان دارد؛ مى‏گویند: «ستایش مخصوص خداوندى است که ما را به این (همه نعمتها) رهنمون شد؛ و اگر خدا ما را هدایت نکرده بود، ما (به اینها) راه نمى‏یافتیم! مسلما فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند!» و (در این هنگام) به آنان ندا داده مى‏شود که: «این بهشت را در برابر اعمالى که انجام مى‏دادید، به ارث بردید!» (43)

و بهشتیان دوزخیان را صدا مى‏زنند که: «آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود، همه را حق یافتیم؛ آیا شما هم آنچه را پروردگارتان به شما وعده داده بود حق یافتید؟!» در این هنگام، ندادهنده‏اى‏در میان آنها ندا مى‏دهد که: «لعنت خدا بر ستمگران باد! (44)

همانها که (مردم را) از راه خدا بازمى‏دارند، و (با القاى شبهات) مى‏خواهند آن را کج و معوج نشان دهند؛ و آنها به آخرت کافرند!» (45)

و در میان آن دو ( بهشتیان و دوزخیان)، حجابى است؛ و بر «اعراف‏» مردانى هستند که هر یک از آن دو را از چهره‏شان مى‏شناسند؛ و به بهشتیان صدا مى‏زنند که: «درود بر شما باد!» اما داخل بهشت نمى‏شوند، در حالى که امید آن را دارند. (46)

و هنگامى که چشمشان به دوزخیان مى‏افتد مى‏گویند: «پروردگارا! ما را با گروه ستمگران قرار مده!» (47)

و اصحاب اعراف، مردانى (از دوزخیان را) که از سیمایشان آنها را مى‏شناسند، صدا مى‏زنند و مى‏گویند: «(دیدید که) گردآورى شما (از مال و ثروت و آن و فرزند) و تکبرهاى شما، به حالتان سودى نداد!» (48)

آیا اینها ( این واماندگان بر اعراف) همانان نیستند که سوگند یاد کردید رحمت خدا هرگز شامل حالشان نخواهد شد؟! (ولى خداوند بخاطر ایمان و بعضى اعمال خیرشان، آنها را بخشید؛ هم اکنون به آنها گفته مى‏شود:) داخل بهشت شوید، که نه ترسى دارید و نه غمناک مى‏شوید! (49)

و دوزخیان، بهشتیان را صدا مى‏زنند که: «(محبت کنید) و مقدارى آب، یا از آنچه خدا به شما روزى داده، به ما ببخشید!» آنها (در پاسخ) مى‏گویند: «خداوند اینها را بر کافران حرام کرده است!» (50)

همانها که دین و آیین خود را سرگرمى و بازیچه گرفتند؛ و زندگى دنیا آنان را مغرور ساخت؛ امروز ما آنها را فراموش مى‏کنیم، همان گونه که لقاى چنین روزى را فراموش کردند و آیات ما را انکار نمودند. (51)

ما کتابى براى آنها آوردیم که (اسرار و رموز) آن را با آگاهى شرح دادیم؛ (کتابى) که مایه هدایت و رحمت براى جمعیتى است که ایمان مى‏آورند. (52)

آیا آنها جز انتظار تاویل آیات (و فرا رسیدن تهدیدهاى الهى) دارند؟ آن روز که تاویل آنها فرا رسد، (کار از کار گذشته، و پشیمانى سودى ندارد؛ و) کسانى که قبلا آن را فراموش کرده بودند مى‏گویند: «فرستادگان پروردگار ما، حق را آوردند؛ آیا (امروز) شفیعانى براى ما وجود دارند که براى ما شفاعت کنند؟ یا (به ما اجازه داده شود به دنیا) بازگردیم، و اعمالى غیر از آنچه انجام مى‏دادیم، انجام دهیم؟!» (ولى) آنها سرمایه وجود خود را از دست داده‏اند؛ و معبودهایى را که به دروغ ساخته بودند، همگى از نظرشان :گم مى‏شوند. (نه راه بازگشتى دارند، و نه شفیعانى!) (53)

پروردگار شما، خداوندى است که آسمانها و زمین را در شش روز ( شش دوران) آفرید؛ سپس به تدبیر جهان هستى پرداخت؛ با (پرده تاریک) شب، روز را مى پوشاند؛ و شب به دنبال روز، به سرعت در حرکت است؛ و خورشید و ماه و ستارگان را آفرید، که مسخر فرمان او هستند. آگاه باشید که آفرینش و تدبیر (جهان)، از آن او (و به فرمان او)ست! پر برکت (و زوال‏ناپذیر) است خداوندى که پروردگار جهانیان است! (54)

پروردگار خود را (آشکارا) از روى تضرع، و در پنهانى، بخوانید! (و از تجاوز، دست بردارید که) او متجاوزان را دوست نمى‏دارد! (55)

و در زمین پس از اصلاح آن فساد نکنید، و او را با بیم و امید بخوانید! (بیم از مسؤولیتها، و امید به رحمتش. و نیکى کنید) زیرا رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است! (56)

او کسى است که بادها را بشارت دهنده در پیشاپیش (باران) رحمتش مى‏فرستد؛ تا ابرهاى سنگین‏بار را (بر دوش) کشند؛ (سپس) ما آنها را به سوى زمینهاى مرده مى‏فرستیم؛ و به وسیله آنها، آب (حیاتبخش) را نازل مى‏کنیم؛ و با آن، از هرگونه میوه‏اى (از خاک تیره) بیرون مى‏آوریم؛ این گونه (که زمینهاى مرده را زنده کردیم،) مردگان را (نیز در قیامت) زنده مى‏کنیم، شاید (با توجه به این مثال) متذکر شوید! (57)

سرزمین پاکیزه 0و شیرین)، گیاهش به فرمان پروردگار مى‏روید؛ اما سرزمینهاى بد طینت (و شوره‏زار)، جز گیاه ناچیز و بى‏ارزش، از آن نمى‏روید؛ این گونه آیات (خود) را براى آنها که شکرگزارند، بیان مى‏کنیم! (58)

ما نوح را به سوى قومش فرستادیم؛ او به آنان گفت: «اى قوم من! (تنها) خداوند یگانه را پرستش کنید، که معبودى جز او براى شما نیست! (و اگر غیر او را عبادت کنید،) من بر شما از عذاب روز بزرگى مى‏ترسم!» (59)

(ولى) اشراف قومش به او گفتند: «ما تو را در گمراهى آشکارى مى‏بینیم!» (60)

گفت: «اى قوم من! هیچ گونه گمراهى در من نیست؛ ولى من فرستاده‏اى از جانب پروردگار جهانیانم! (61)

رسالتهاى پروردگارم را به شما ابلاغ مى‏کنم؛ و خیرخواه شما هستم؛ و از خداوند چیزهایى مى‏دانم که شما نمى‏دانید. (62)

آیا تعجب کرده‏اید که دستور آگاه کننده پروردگارتان به وسیله مردى از میان شما به شما برسد، تا (از عواقب اعمال خلاف) بیمتان دهد، و (در پرتو این دستور،) پرهیزگارى پیشه کنید و شاید مشمول رحمت (الهى) گردید؟! (63)

اما سرانجام او را تکذیب کردند؛ و ما او و کسانى را که با وى در کشتى بودند، رهایى بخشیدیم؛ و کسانى که آیات ما را تکذیب کردند، غرق کردیم؛ چه اینکه آنها گروهى نابینا (و کوردل) بودند. (64)

و به سوى قوم عاد، برادرشان «هود» را (فرستادیم)؛ گفت: «اى قوم من! (تنها) خدا را پرستش کنید، که جز او معبودى براى شما نیست! آیا پرهیزگارى پیشه نمى‏کنید؟!» (65)

اشراف کافر قوم او گفتند: «ما تو را در سفاهت (و نادانى و سبک مغزى) مى‏بینیم، و ما مسلما تو را از دروغگویان مى‏دانیم!» (66)

گرفت: «اى قوم من! هیچ گونه سفاهتى در من نیست؛ ولى فرستاده‏اى از طرف پروردگار جهانیانم. (67)

رسالتهاى پروردگارم را به شما ابلاغ مى‏کنم؛ و من خیرخواه امینى براى شما هستم. (68)

آیا تعجب کرده‏اید که دستور آگاه کننده پروردگارتان به وسیله مردى از میان شما به شما برسد تا (از مجازات الهى) بیمتان دهد؟! و به یاد آورید هنگامى که شما را جانشینان قوم نوح قرار داد؛ و شما را از جهت خلقت (جسمانى) گسترش (و قدرت) داد؛ پس نعمتهاى خدا را به یاد آورید، شاید رستگار شوید!» (69)

گفتند: «آیا به سراغ ما آمده‏اى که تنها خداى یگانه را بپرستیم، و آنچه را پدران ما مى‏پرستند، رها کنیم؟! پس اگر راست مى‏گوئى آنچه را (از بلا و عذاب الهى) به ما وعده مى‏دهى، بیاور»! (70)

گفت: «پلیدى و غضب پروردگارتان، شما را فرا گرفته است! آیا با من در مورد نامهایى مجادله مى‏کنید که شما و پدرانتان 0بعنوان معبود و خدا، بر بتها) گذارده‏اید، در حالى که خداوند هیچ دلیلى درباره آن نازل نکرده است؟! پس شما منتظر باشید، من هم با شما انتظار مى‏کشم! (شما انتظار شکست من، و من انتظار عذاب الهى براى شما!)» (71)

سرانجام، او و کسانى را که با او بودند، برحمت خود نجات بخشیدیم؛ و ریشه کسانى که آیات ما را تکذیب کردند و ایمان نیاوردند، قطع کردیم! (72)

و به سوى (قوم) ثمود، برادرشان صالح را (فرستادیم)؛ گفت: «اى قوم من! (تنها) خدا را بپرستید، که جز او، معبودى براى شما نیست! دلیل روشنى از طرف پروردگارتان براى شما آمده: این «ناقه‏» الهى براى شما معجزه‏اى است؛ او را به حال خود واگذارید که در زمین خدا (از علفهاى بیابان) بخورد! و آن را آزار نرسانید، که عذاب دردناکى شما را خواهد گرفت! (73)