آنها خدا را درست نشناختند که گفتند: «خدا، هیچ چیز بر هیچ انسانى، نفرستاده است!» بگو: ؛ سخللّهچه کسى کتابى را که موسى آورد، نازل کرد؟! کتابى که براى مردم، نور و هدایت بود؛ 0اما شما) آن را بصورت پراکنده قرارمىدهید؛ قسمتى را آشکار، و قسمت زیادى را پنهان مىدارید؛ و مطالبى به شما تعلیم داده شده که نه شما و نه پدرانتان، از آن با خبر نبودید!» بگو: ؛ سخللّهخدا!» سپس آنها را در گفتگوهاى لجاجتآمیزشان رها کن، تا بازى کنند! (91)
و این کتابى است که ما آن را نازل کردیم؛ کتابى است پربرکت، که آنچه را پیش از آن آمده، تصدیق مىکند؛ (آن را فرستادیم تا مردم را به پاداشهاى الهى، بشارت دهى،) و تا (اهل) امالقرى ( مکه) و کسانى را که گرد آن هستند، بترسانى! (یقین بدان) آنها که به آخرت ایمان دارند، و به آن ایمان مىآورند؛ و بر نمازهاى خویش، مراقبت مى کنند! (92)
چه کسى ستمکارتر است از کسى که دروغى به خدا ببندد، یا بگوید: «بر من، وحى فرستاده شده»، در حالى که به او وحى نشده است، و کسى که بگوید: «من نیز همانند آنچه خدا نازل کرده است، نازل مىکنم»؟! و اگر ببینى هنگامى که (این) ظالمان در شداید مرگ فرو رفتهاند، و فرشتگان دستها را گشوده، به آنان مىگویند: «جان خود را خارج سازید! امروز در برابر دروغهایى که به خدا بستید و نسبت به آیات او تکبر ورزیدید، مجازات خوارکنندهاى خواهید دید»! (به حال آنها تاسف خواهى خورد) (93)
و (روز قیامت به آنها گفته مىشود:) همه شما تنها به سوى ما بازگشت نمودید، همانگونه که روز اول شما را آفریدیم! و آنچه را به شما بخشیده بودیم، پشت سر گذاردید! و شفیعانى را که شریک در شفاعت خود مىپنداشتید، با شما نمىبینیم! پیوندهاى شما بریده شده است؛ و تمام آنچه را تکیهگاه خود تصور مىکردید، از شما دور و گم شدهاند! (94)
خداوند، شکافنده دانه و هسته است؛ زنده را از مرده خارج مىسازد، و مرده را از زنده بیرون مىآورد؛ این است خداى شما! پس چگونه از حق منحرف مىشوید؟! (95)
او شکافنده صبح است؛ و شب را مایه آرامش، و خورشید و ماه را وسیله حساب قرار داده است؛ این، اندازهگیرى خداوند تواناى داناست! (96)
او کسى است که ستارگان را براى شما قرار داد، تا در تاریکیهاى خشکى و دریا، به وسیله آنها راه یابید! ما نشانهها(ى خود) را براى کسانى که مىدانند، (و اهل فکر و اندیشهاند) بیان داشتیم! (97)
او کسى است که شما را از یک نفس آفرید! و شما دو گروه هستید: بعضى پایدار (از نظر ایمان یا خلقت کامل)، و بعضى ناپایدار؛ ما آیات خود را براى کسانى که مىفهمند، تشریح نمودیم! (98)
او کسى است که از آسمان، آبى نازل کرد، و به وسیله آن، گیاهان گوناگون رویاندیم؛ و از آن، ساقهها و شاخههاى سبز، خارج ساختیم؛ و از آنها دانههاى متراکم، و از شکوفه نخل، شکوفههایى با رشتههاى باریک بیرون فرستادیم؛ و باغهایى از انواع انگور و زیتون و انار، (گاه) شبیه به یکدیگر، و (گاه) بىشباهت! هنگامى که میوه مى دهد، به میوه آن و طرز رسیدنش بنگرید که در آن، نشانههایى (از عظمت خدا) براى افراد باایمان است! (99)
آنان براى خدا همتایانى از جن قرار دادند، در حالى که خداوند همه آنها را آفریده است؛ و براى خدا، به دروغ و از روى جهل، پسران و دخترانى ساختند؛ منزه است خدا، و برتر است از آنچه توصیف مىکنند! (100)
او پدید آورنده آسمانها و زمین است؛ چگونه ممکن است فرزندى داشته باشد؟! حال آنکه همسرى نداشته، و همه چیز را آفریده؛ و او به همه چیز داناست. (101)
(آرى،) این است پروردگار شما! هیچ معبودى جز او نیست؛ آفریدگار همه چیز است؛ او را بپرستید و او نگهبان و مدبر همه موجودات است. (102)
چشمها او را نمىبینند؛ ولى او همه چشمها را مىبیند؛ و او بخشنده (انواع نعمتها، و با خبر از دقایق موجودات،) و آگاه (از همه) چیز است. (103)
دلایل روشن از طرف پروردگارتان براى شما آمد؛ کسى که (به وسیله آن، حق را) ببیند، به سود خود اوست؛ و کسى که از دیدن آن چشم بپوشد، به زیان خودش مىباشد؛ و من نگاهبان شما نیستم (و شما را بر قبول ایمان مجبور نمىکنم) (104)
و اینچنین آیات (خود) را تشریح مىکنیم؛ بگذار آنها بگویند: «تو درس خواندهاى (و آنها را از دیگرى آموختهاى)»! مىخواهیم آن را براى کسانى که آماده درک حقایقند، روشن سازیم. (105)
از آنچه که از سوى پروردگارت بر تو وحى شده، پیروى کن! هیچ معبودى جز او نیست! و از مشرکان، روى بگردان! (106)
اگر خدا مىخواست، (همه به اجبار ایمان مىآوردند،) و هیچ یک مشرک نمىشدند؛ و ما تو را مسؤول (اعمال) آنها قرار ندادهایم؛ و وظیفه ندارى آنها را (به ایمان) مجبور سازى! (107)
(به معبود) کسانى که غیر خدا را مىخوانند دشنام ندهید، مبادا آنها (نیز) از روى (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند! اینچنین براى هر امتى عملشان را زینت دادیم سپس بازگشت همه آنان به سوى پروردگارشان است؛ و آنها را از آنچه عمل مىکردند، آگاه مىسازد (و پاداش و کیفر مىدهد). (108)
با نهایت اصرار، به خدا سوگند یاد کردند که اگر نشانهاى ( معجزهاى) براى آنان بیاید، حتما به آن ایمان مىآورند؛ بگو: «معجزات فقط از سوى خداست (و در اختیار من نیست که به میل شما معجزهاى بیاورم)؛ و شما از کجا مىدانید که هرگاه معجزهاى بیاید (ایمان مىآورند؟ خیر،) ایمان نمىآورند!» (109)
و ما دلها و چشمهاى آنها را واژگونه مىسازیم؛ (آرى آنها ایمان نمىآورند) همانگونه که در آغاز، به آن ایمان نیاوردند! و آنان را در حال طغیان و سرکشى، به خود وامىگذاریم تا سرگردان شوند! (110)
(و حتى) اگر فرشتگان را بر آنها نازل مىکردیم، و مردگان با آنان سخن مىگفتند، و همه چیز را در برابر آنها جمع مىنمودیم، هرگز ایمان نمىآوردند؛ مگر آنکه خدا بخواهد! ولى بیشتر آنها نمىدانند! (111)
اینچنین در برابر هر پیامبرى، دشمنى از شیاطین انس و جن قرار دادیم؛ آنها بطور سرى (و درگوشى) سخنان فریبنده و بىاساس (براى اغفال مردم) به یکدیگر مىگفتند؛ و اگر پروردگارت مىخواست، چنین نمىکردند؛ (و مىتوانست جلو آنها را بگیرد؛ ولى اجبار سودى ندارد.) بنابر این، آنها و تهمتهایشان را به حال خود واگذار! (112)
نتیجه (وسوسههاى شیطان و تبلیغات شیطانصفتان) این خواهد شد که دلهاى منکران قیامت، به آنها متمایل گردد؛ و به آن راضى شوند؛ و هر گناهى که بخواهند، انجام دهند! (113)
(با این حال،) آیا غیر خدا را به داورى طلبم؟! در حالى که اوست که این کتاب آسمانى را، که همه چیز در آن آمده، به سوى شما فرستاده است؛ و کسانى که به آنها کتاب آسمانى دادهایم مىدانند این کتاب، بحق از طرف پروردگارت نازل شده؛ بنابر این از تردیدکنندگان مباش! (114)
و کلام پروردگار تو، با صدق و عدل، به حد تمام رسید؛ هیچ کس نمىتواند کلمات او را دگرگون سازد؛ و او شنونده داناست. (115)
اگر از بیشتر کسانى که در روى زمین هستند اطاعت کنى، تو را از راه خدا گمراه مى کنند؛ (زیرا) آنها تنها از گمان پیروى مىنمایند، و تخمین و حدس (واهى) مىزنند. (116)
پروردگارت به کسانى که از راه او گمراه گشتهاند، آگاهتر است؛ و همچنین از کسانى که هدایت یافتهاند. (117)
از (گوشت) آنچه نام خدا (هنگام سر بریدن) بر آن گفته شده، بخورید (و غیر از آن نخورید) اگر به آیات او ایمان دارید! (118)
چرا از چیزها ( گوشتها)ئى که نام خدا بر آنها برده شده نمىخورید؟! در حالى که (خداوند) آنچه را بر شما حرام بوده، بیان کرده است! مگر اینکه ناچار باشید؛ (که در این صورت، خوردن از گوشت آن حیوانات جایز است.) و بسیارى از مردم، به خاطر هوى و هوس و بىدانشى، (دیگران را) گمراه مىسازند؛ و پروردگارت، تجاوزکاران را بهتر مىشناسد. (119)
گناهان آشکار و پنهان را رها کنید! زیرا کسانى که گناه مىکنند، بزودى در برابر آنچه مرتکب مىشدند، مجازات خواهند شد. (120)
و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده، نخورید! این کار گناه است؛ و شیاطین به دوستان خود مطالبى مخفیانه القا مىکنند، تا با شما به مجادله برخیزند؛ اگر از آنها اطاعت کنید، شما هم مشرک خواهید بود! (121)
آیا کسى که مرده بود، سپس او را زنده کردیم، و نورى برایش قرار دادیم که با آن در میان مردم راه برود، همانند کسى است که در ظلمتها باشد و از آن خارج نگردد؟! این گونه براى کافران، اعمال (زشتى) که انجام مىدادند، تزیین شده (و زیبا جلوه کرده) است. (122)
و (نیز) این گونه در هر شهر و آبادى، بزرگان گنهکارى قرار دادیم؛ (افرادى که همه گونه قدرت در اختیارشان گذاردیم؛ اما آنها سوء استفاده کرده، و راه خطا پیش گرفتند؛) و سرانجام کارشان این شد که به مکر (و فریب مردم) پرداختند؛ ولى تنها خودشان را فریب مىدهند و نمىفهمند! (123)
و هنگامى که آیهاى براى آنها بیاید، مىگویند: «ما هرگز ایمان نمىآوریم، مگر اینکه همانند چیزى که به پیامبران خدا داده شده، به ما هم داده شود!» خداوند آگاهتر است که رسالت خویش را کجا قرار دهد! بزودى کسانى که مرتکب گناه شدند، (و مردم را از راه حق منحرف ساختند،) در مقابل مکر (و فریب و نیرنگى) که مىکردند، گرفتار حقارت در پیشگاه خدا، و عذاب شدید خواهند شد. (124)
آن کس را که خدا بخواهد هدایت کند، سینهاش را براى (پذیرش) اسلام، گشاده مى سازد؛ و آن کس را که بخاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سینهاش را آنچنان تنگ مىکند که گویا مىخواهد به آسمان بالا برود؛ این گونه خداوند پلیدى را بر افرادى که ایمان نمىآورند قرار مىدهد! (125)
و این راه مستقیم (و سنت جاویدان) پروردگار توست؛ ما آیات خود را براى کسانى که پند مىگیرند، بیان کردیم! (126)
براى آنها (در بهشت) خانه امن و امان نزد پروردگارشان خواهد بود؛ و او، ولى و یاور آنهاست بخاطر اعمال (نیکى) که انجام مىدادند. (127)
در آن روز که (خدا) همه آنها را جمع و محشور میسازد، (مىگوید:) اى جمعیت شیاطین و جن! شما افراد زیادى از انسانها را گمراه ساختید! دوستان و پیروان آنها از میان انسانها مىگویند: سخللّهپروردگارا! هر یک از ما دو گروه ( پیشوایان و پیروانگمراه) از دیگرى استفاده کردیم؛ (ما به لذات هوس آلود و زودگذر رسیدیم؛ و آنها بر ما حکومت کردند؛) و به اجلى که براى ما مقرر داشته بودى رسیدیم.» (خداوند) مىگوید: «آتش جایگاه شماست؛ جاودانه در آن خواهید ماند، مگر آنچه خدا بخواهد» پروردگار تو حکیم و داناست. (128)
ما اینگونه بعضى از ستمگران را به بعضى دیگر وامىگذاریم به سبب اعمالى که انجام مىدادند. (129)
(در آن روز به آنها مىگوید:) اى گروه جن و انس! آیا رسولانى از شما به سوى شما نیامدند که آیات مرا برایتان بازگو مىکردند، و شما را از ملاقات چنین روزى بیم مى دادند؟! آنها مىگویند: «بر ضد خودمان گواهى مىدهیم؛ (آرى،) ما بد کردیم)» و زندگى (پر زرق و برق) دنیا آنها را فریب داد؛ و به زیان خود گواهى مىدهند که کافر بودند! (130)
این بخاطر آن است که پروردگارت هیچگاه (مردم) شهرها و آبادیها را بخاطر ستمهایشان در حال غفلت و بىخبرى هلاک نمىکند. (بلکه قبلا رسولانى براى آنها مىفرستد.) (131)
و براى هر یک (از این دو دسته)، درجات (و مراتبى) است از آنچه عمل کردند؛ و پروردگارت از اعمالى که انجام مىدهند، غافل نیست. (132)
پروردگارت بىنیاز و مهربان است؛ (پس به کسى ستم نمىکند؛ بلکه همه، نتیجه اعمال خود را مىگیرند؛) اگر بخواهد، همه شما را مىبرد؛ سپس هر کس را بخواهد جانشین شما مىسازد؛ همانطور که شما را از نسل اقوام دیگرى به وجود آورد. (133)
آنچه به شما وعده داده مىشود، یقینا مىآید؛ و شما نمىتوانید (خدا را) ناتوان سازید (و از عدالت و کیفر او فرار کنید)! (134)
بگو: «اى قوم من! هر کار در قدرت دارید بکنید! من (هم به وظیفه خود) عمل مىکنم؛ اما بزودى خواهید دانست چه کسى سرانجام نیک خواهد داشت (و پیروزى با چه کسى است! اما) به یقین، ظالمان رستگار نخواهند شد!» (135)
آنها ( مشرکان) سهمى از آنچه خداوند از زراعت و چهارپایان آفریده، براى او قرار دادند؛ (و سهمى براى بتها!) و بگمان خود گفتند: «این مال خداست! و این هم مال شرکاى ما ( یعنى بتها) است!» آنچه مال شرکاى آنها بود، به خدا نمىرسید؛ ولى آنچه مال خدا بود، به شرکایشان مىرسید! (آرى، اگر سهم بتها با کمبودى مواجه مىشد، مال خدا را به بتها مىدادند؛ اما عکس آن را مجاز نمىدانستند!) چه بد حکم مىکنند (که علاوه بر شرک، حتى خدا را کمتر از بتها مىدانند)! (136)
همینگونه شرکاى آنها ( بتها)، قتل فرزندانشان را در نظرشان جلوه دادند؛ (کودکان خود را قربانى بتها مىکردند، و افتخار مىنمودند!) سرانجام آنها را به هلاکت افکندند؛ و آیینشان را بر آنان مشتبه ساختند. و اگر خدا مىخواست، چنین نمىکردند؛ (زیرا مىتوانست جلو آنان را بگیرد؛ ولى اجبار سودى ندارد.) بنابر این، آنها و تهمتهایشان را به حال خود واگذار (وبه آنها اعتنا مکن)! (137)
و گفتند: «این قسمت از چهارپایان و زراعت (که مخصوص بتهاست، براى همه) ممنوع است؛ و جز کسانى که ما بخواهیم -به گمان آنها- نباید از آن بخورند! و (اینها) چهارپایانى است که سوارشدن بر آنها (بر ما) حرام شده است!» و (نیز) چهارپایانى (بود) که (هنگام ذبح،) نام خدا را بر آن نمىبردند، و به خدا دروغ مىبستند؛ (و مىگفتند: «این احکام، همه از ناحیه اوست.») بزودى (خدا) کیفر افتراهاى آنها را مىدهد! (138)
و گفتند: «آنچه (از بچه) در شکم این حیوانات است، مخصوص مردان ماست؛ و بر همسران ما حرام است! اما اگر مرده باشد ( مرده متولد شود)، همگى در آن شریکند.» بزودى (خدا) کیفر این توصیف (و احکام دروغین) آنها را مىدهد؛ او حکیم و داناست. (139)
به یقین آنها که فرزندان خود را از روى جهل و نادانى کشتند، گرفتار خسران شدند؛ (زیرا) آنچه را خدا به آنها روزى داده بود، بر خود تحریم کردند؛ و بر خدا افترا بستند. آنها گمراه شدند؛ و (هرگز) هدایت نیافته بودند. (140)
اوست که باغهاى معروش ( باغهایى که درختانش روى داربستها قرار دارد)، و باغهاى غیرمعروش ( باغهایى که نیاز به داربست ندارد) را آفرید؛ همچنین نخل و انواع زراعت را، که از نظر میوه و طعم با هم متفاوتند؛ و (نیز) درخت زیتون و انار را، که از جهتى با هم شبیه، و از جهتى تفاوت دارند؛ (برگ و ساختمان ظاهریشان شبیه یکدیگر است، در حالى که طعم میوه آنها متفاوت مىباشد.) از میوه آن، به هنگامى که به ثمر مىنشیند، بخورید! و حق آن را به هنگام درو، بپردازید! و اسراف نکنید، که خداوند مسرفان را دوست ندارد! (141)
(او کسى است که) از چهارپایان، براى شما حیوانات باربر، و حیوانات کوچک (براى منافع دیگر) آفرید؛ از آنچه به شما روزى داده است، بخورید! و از گامهاى شیطان پیروى ننمایید، که او دشمن آشکار شماست! (142)
هشت جفت از چهارپایان (براى شما) آفرید؛ از میش دو جفت، و از بز دو جفت؛ بگو: «آیا خداوند نرهاى آنها را حرام کرده، یا مادهها را؟ یا آنچه شکم مادهها در برگرفته؟ اگر راست مىگویید (و بر تحریم اینها دلیلى دارید)، به من خبر دهید!» (143)
و از شتر یک جفت، و از گاو هم یک جفت (براى شما آفرید)؛ بگو: «کدامیک از اینها را خدا حرام کرده است؟ نرها یا مادهها را؟ یا آنچه را شکم مادهها دربرگرفته؟ یا هنگامى که خدا شما را به این موضوع توصیه کرد، شما گواه (بر این تحریم) بودید؟! پس چه کسى ستمکارتر است از آن کس که بر خدا دروغ مىبندد ، تا مردم را از روى جهل گمراه سازد؟! خداوند هیچ گاه ستمگران را هدایت نمىکند» (144)
بگو: «در آنچه بر من وحى شده، هیچ غذاى حرامى نمىیابم؛ بجز اینکه مردار باشد، یا خونى که (از بدن حیوان) بیرون ریخته، یا گوشت خوک -که اینها همه پلیدند- یا حیوانى که به گناه، هنگام سر بریدن، نام غیر خدا ( نام بتها) بر آن برده شده است.» اما کسى که مضطر (به خوردن این محرمات) شود، بى آنکه خواهان لذت باشد و یا زیاده روى کند (گناهى بر او نیست)؛ زیرا پروردگارت، آمرزنده مهربان است. (145)
و بر یهودیان، هر حیوان ناخندار ( حیواناتى که سم یکپارچه دارند) را حرام کردیم؛ و از گاو و گوسفند، پیه و چربیشان را بر آنان تحریم نمودیم؛ مگر چربیهایى که بر پشت آنها قرار دارد، و یا در دو طرف پهلوها، و یا آنها که با استخوان آمیخته است؛ این را بخاطر ستمى که مىکردند به آنها کیفر دادیم؛ و ما راست مىگوییم. (146)
اگر تو را تکذیب کنند (و این حقایق را نپذیرند)، به آنها بگو: «پروردگار شما، رحمت گستردهاى دارد؛ اما مجازات او هماز مجرمان دفع شدنى نیست! (و اگر ادامه دهید کیفر شما حتمى است) (147)
بزودى مشرکان (براى تبرئه خویش) مىگویند: «اگر خدا مىخواست، نه ما مشرک مىشدیم و نه پدران ما؛ و نه چیزى را تحریم مىکردیم!» کسانى که پیش از آنها بودند نیز، همین گونه دروغ مىگفتند؛ و سرانجام (طعم) کیفر ما را چشیدند. بگو: «آیا دلیل روشنى (بر این موضوع) دارید؟ پس آن را به ما نشان دهید؟ شما فقط از پندارهاى بىاساس پیروى مىکنید، و تخمینهاى نابجا مىزنید.» (148)
بگو: «دلیل رسا (و قاطع) براى خداست (دلیلى که براى هیچ کس بهانهاى باقى نمىگذارد). و اگر او بخواهد، همه شما را (به اجبار) هدایت مىکند. (ولى چون هدایت اجبارى بىثمر است، این کار را نمىکند.)» (149)
بگو: «گواهان خود را، که گواهى مىدهند خداوند اینها را حرام کرده است، بیاورید!» اگر آنها (بدروغ) گواهى دهند، تو با آنان (همصدا نشو! و) گواهى نده! و از هوى و هوس کسانى که آیات ما را تکذیب کردند، و کسانى که به آخرت ایمان ندارند و براى خدا شریک قائلند، پیروى مکن! (150)
بگو: «بیایید آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزى را شریک خدا قرار ندهید! و به پدر و مادر نیکى کنید! و فرزندانتان را از (ترس) فقر، نکشید! ما شما و آنها را روزى مىدهیم؛ و نزدیک کارهاى زشت نروید، چه آشکار باشد چه پنهان! و انسانى را که خداوند محترم شمرده، به قتل نرسانید! مگر بحق (و از روى استحقاق)؛ این چیزى است که خداوند شما را به آن سفارش کرده، شاید درک کنید! (151)
و به مال یتیم، جز به بهترین صورت (و براى اصلاح)، نزدیک نشوید، تا به حد رشد خود برسد! و حق پیمانه و وزن را بعدالت ادا کنید! -هیچ کس را، جز بمقدار تواناییش، تکلیف نمىکنیم- و هنگامى که سخنى مىگویید، عدالت را رعایت نمایید، حتى اگر در مورد نزدیکان (شما) بوده باشد و به پیمان خدا وفا کنید، این چیزى است که خداوند شما را به آن سفارش مىکند، تا متذکر شوید! (152)
این راه مستقیم من است، از آن پیروى کنید! و از راههاى پراکنده (و انحرافى) پیروى نکنید، که شما را از طریق حق، دور مىسازد! این چیزى است که خداوند شما را به آن سفارش مىکند، شاید پرهیزگارى پیشه کنید!» (153)
سپس به موسى کتاب (آسمانى) دادیم؛ (و نعمت خود را) بر آنها که نیکوکار بودند، کامل کردیم؛ و همه چیز را (که مورد نیاز آنها بود، درآن) روشن ساختیم؛ کتابى که مایه هدایت و رحمت بود؛ شاید به لقاى پروردگارشان (و روز رستاخیز)، ایمان بیاورند! (154)
و این کتابى است پر برکت، که ما (بر تو) نازل کردیم؛ از آن پیروى کنید،و پرهیزگارى پیشه نمائید، باشد که مورد رحمت (خدا) قرار گیرید! (155)
(ما این کتاب را با این امتیازات نازل کردیم) تا نگویید: «کتاب آسمانى تنها بر دو طایفه پیش از ما ( یهود و نصارى) نازل شده بود؛ و ما از بحث و بررسى آنها بى خبر بودیم»! (156)
یا نگویید: «اگر کتاب آسمانى بر ما نازل مىشد، از آنها هدایت یافتهتر بودیم»! اینک آیات و دلایل روشن از جانب پروردگارتان، و هدایت و رحمت براى شما آمد! پس، چه کسى ستمکارتر است از کسى که آیات خدا را تکذیب کرده، و از آن روى گردانده است؟! اما بزودى کسانى را که از آیات ما روى مىگردانند، بخاطر همین اعراض بىدلیلشان، مجازات شدید خواهیم کرد! (157)
آیا جز این انتظار دارند که فرشتگان (مرگ) به سراغشان آیند، یا خداوند (خودش) به سوى آنها بیاید، یا بعضى از آیات پروردگارت (و نشانههاى رستاخیز)؟! اما آن روز که بعضى از آیات پروردگارت تحقق پذیرد، ایمانآوردن افرادى که قبلا ایمان نیاوردهاند، یا در ایمانشان عمل نیکى انجام ندادهاند، سودى به حالشان نخواهد داشت! بگو: «(اکنون که شما چنین انتظارات نادرستى دارید،) انتظار بکشید ما هم انتظار (کیفر شما را) مىکشیم!» (158)
کسانى که آیین خود را پراکنده ساختند، و به دستههاى گوناگون (و مذاهب مختلف) تقسیم شدند، تو هیچ گونه رابطهاى با آنها ندارى! سر و کار آنها تنها با خداست؛ سپس خدا آنها را از آنچه انجام مىدادند، با خبر مىکند. (159)
هر کس کار نیکى بجا آورد، ده برابر آن پاداش دارد، و هر کس کار بدى انجام دهد، جز بمانند آن، کیفر نخواهد دید؛ و ستمى بر آنها نخواهد شد. (160)
بگو: «پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرده؛ آیینى پابرجا (و ضامن سعادت دین و دنیا)؛ آیین ابراهیم؛ که از آیینهاى خرافى روى برگرداند؛ و از مشرکان نبود.» (161)
بگو: «نماز و تمام عبادات من، و زندگى و مرگ من، همه براى خداوند پروردگار جهانیان است. (162)
همتایى براى او نیست؛ و به همین مامور شدهام؛ و من نخستین مسلمانم!» (163)
بگو: «آیا غیر خدا، پروردگارى را بطلبم، در حالى که او پروردگار همه چیز است؟! هیچ کس، عمل (بدى) جز به زیان خودش، انجام نمىدهد؛ و هیچ گنهکارى گناه دیگرى را متحمل نمىشود؛ سپس بازگشت همه شما به سوى پروردگارتان است؛ و شما را از آنچه در آن اختلاف داشتید، خبر خواهد داد. (164)
و او کسى است که شما را جانشینان (و نمایندگان) خود در زمین ساخت، و درجات بعضى از شما را بالاتر از بعضى دیگر قرار داد، تا شما را به وسیله آنچه در اختیارتان قرار داده بیازماید؛ به یقین پروردگار تو سریع العقاب و آمرزنده مهربان است. (کیفر کسانى را که از بوته امتحان نادرست درآیند، زود مىدهد؛ و نسبت به حق پویان مهربان است.) (165)