سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ترجمه سوره النساء(2) (پنج شنبه 87/7/4 ساعت 2:8 صبح)

هر جا باشید، مرگ شما را درمى‏یابد؛ هر چند در برجهاى محکم باشید! و اگر به آنها ( منافقان) حسنه (و پیروزى) برسد، مى‏گویند: «این، از ناحیه خداست.»و اگر سیئه (و شکستى) برسد، مى‏گویند: «این، از ناحیه توست.» بگو: «همه اینها از ناحیه خداست.» پس چرا این گروه حاضر نیستند سخنى را درک کنند؟! (78)

(آرى،) آنچه از نیکیها به تو مى‏رسد، از طرف خداست؛ و آنچه از بدى به تو مى‏رسد، از سوى خود توست. و ما تو را رسول براى مردم فرستادیم؛ و گواهى خدا در این باره، کافى است! (79)

کسى که از پیامبر اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده؛ و کسى که سرباز زند، تو را نگهبان (و مراقب) او نفرستادیم (و در برابر او، مسؤول نیستى). (80)

آنها در حضور تو مى‏گویند: «فرمانبرداریم‏»؛ اما هنگامى که از نزد تو بیرون مى‏روند، جمعى از آنان بر خلاف گفته‏هاى تو، جلسات سرى شبانه تشکیل مى‏دهند؛ آنچه را در این جلسات مى‏گویند، خداوند مى‏نویسد. اعتنایى به آنها نکن! (و از نقشه‏هاى آنان وحشت نداشته باش!) و بر خدا توکل کن! کافى است که او یار و مدافع تو باشد. (81)

آیا درباره قرآن نمى‏اندیشند؟! اگر از سوى غیر خدا بود، اختلاف فراوانى در آن مى‏یافتند. (82)

و هنگامى که خبرى از پیروزى یا شکست به آنها برسد، (بدون تحقیق،) آن را شایع مى‏سازند؛ در حالى که اگر آن را به پیامبر و پیشوایان -که قدرت تشخیص کافى دارند- بازگردانند، از ریشه‏هاى مسائل آگاه خواهند شد. و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، جز عده کمى، همگى از شیطان پیروى مى‏کردید (و گمراه مى‏شدید). (83)

در راه خدا پیکار کن! تنها مسؤول وظیفه خود هستى! و مؤمنان را (بر این کار،) تشویق نما! امید است خداوند از قدرت کافران جلوگیرى کند (حتى اگر تنها خودت به میدان بروى)! و خداوند قدرتش بیشتر، و مجازاتش دردناکتر است. (84)

کسى که شفاعت ( تشویق و کمک) به کار نیکى کند، نصیبى از آن براى او خواهد بود؛ و کسى که شفاعت ( تشویق و کمک) به کار بدى کند، سهمى از آن خواهد داشت. و خداوند، حسابرس و نگهدار هر چیز است. (85)

هرگاه به شما تحیت گویند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید؛ یا (لااقل) به همان گونه پاسخ گویید! خداوند حساب همه چیز را دارد. (86)

خداوند، معبودى جز او نیست! و به یقین، همه شما را در روز رستاخیز -که شکى در آن نیست- جمع مى‏کند! و کیست که از خداوند، راستگوتر باشد؟ (87)

چرا درباره منافقین دو دسته شده‏اید؟! (بعضى جنگ با آنها را ممنوع، و بعضى مجاز مى‏دانید.) در حالى که خداوند بخاطر اعمالشان، (افکار) آنها را کاملا وارونه کرده است! آیا شما مى‏خواهید کسانى را که خداوند (بر اثر اعمال زشتشان) گمراه کرده، هدایت کنید؟! در حالى که هر کس را خداوند گمراه کند، راهى براى او نخواهى یافت. (88)

آنان آرزو مى‏کنند که شما هم مانند ایشان کافر شوید، و مساوى یکدیگر باشید. بنابر این، از آنها دوستانى انتخاب نکنید، مگر اینکه (توبه کنند، و) در راه خدا هجرت نمایند. هرگاه از این کار سر باز زنند، (و به اقدام بر ضد شما ادامه دهند،) هر جا آنها را یافتید، اسیر کنید! و (در صورت احساس خطر) به قتل برسانید! و از میان آنها، دوست و یار و یاورى اختیار نکنید!. (89)

مگر آنها که با همپیمانان شما، پیمان بسته‏اند؛یا آنها که به سوى شما مى‏آیند، و از پیکار با شما، یا پیکار با قوم خود ناتوان شده‏اند؛ (نه سر جنگ با شما دارند، و نه توانایى مبارزه با قوم خود.) و اگر خداوند بخواهد، آنان را بر شما مسلط مى‏کند تا با شما پیکار کنند. پس اگر از شما کناره‏گیرى کرده و با شما پیکار ننمودند، (بلکه) پیشنهاد صلح کردند، خداوند به شما اجازه نمى‏دهد که متعرض آنان شوید. (90)

بزودى جمعیت دیگرى را مى‏یابید که مى‏خواهند هم از ناحیه شما در امان باشند، و هم از ناحیه قوم خودشان (که مشرکند. لذا نزد شما ادعاى ایمان مى‏کنند؛ ولى) هر زمان آنان را به سوى فتنه (و بت پرستى) بازگردانند، با سر در آن فرو مى‏روند! اگر از درگیرى با شما کنار نرفتند و پیشنهاد صلح نکردند و دست از شما نکشیدند، آنها را هر جا یافتید اسیر کنید و (یا) به قتل برسانید! آنها کسانى هستند که ما براى شما، تسلط آشکارى نسبت به آنان قرار داده‏ایم. (91)

هیچ فرد باایمانى مجاز نیست که مؤمنى را به قتل برساند، مگر اینکه این کار از روى خطا و اشتباه از او سر زند؛ (و در عین حال،) کسى که مؤمنى را از روى خطا به قتل رساند، باید یک برده مؤمن را آزاد کند و خونبهایى به کسان او بپردازد؛ مگر اینکه آنها خونبها را ببخشند. و اگر مقتول، از گروهى باشد که دشمنان شما هستند (و کافرند)، ولى مقتول باایمان بوده، (تنها) باید یک برده مؤمن را آزاد کند (و پرداختن خونبها لازم نیست). و اگر از جمعیتى باشد که میان شما و آنها پیمانى برقرار است، باید خونبهاى او را به کسان او بپردازد، و یک برده مؤمن (نیز) آزاد کند. و آن کس که دسترسى (به آزاد کردن برده) ندارد، دو ماه پى در پى روزه مى‏گیرد. این، (یک نوع تخفیف، و) توبه الهى است. و خداوند، دانا و حکیم است. (92)

و هر کس، فرد باایمانى را از روى عمد به قتل برساند، مجازات او دوزخ است؛ در حالى که جاودانه در آن مى‏ماند؛ و خداوند بر او غضب مى‏کند؛ و او را از رحمتش دور مى‏سازد؛ و عذاب عظیمى براى او آماده ساخته است. (93)

اى کسانى که ایمان آورده‏اید! هنگامى که در راه خدا گام مى‏زنید (و به سفرى براى جهاد مى‏روید)، تحقیق کنید! و بخاطر اینکه سرمایه ناپایدار دنیا (و غنایمى) به دست آورید، به کسى که اظهار صلح و اسلام مى‏کند نگویید: «مسلمان نیستى‏» زیرا غنیمتهاى فراوانى (براى شما) نزد خداست. شما قبلا چنین بودید؛ و خداوند بر شما منت نهاد (و هدایت شدید).پس، (بشکرانه این نعمت بزرگ،) تحقیق کنید! خداوند به آنچه انجام مى‏دهید آگاه است. (94)

(هرگز) افراد باایمانى که بدون بیمارى و ناراحتى، از جهاد بازنشستند، با مجاهدانى که در راه خدا با مال و جان خود جهاد کردند، یکسان نیستند! خداوند، مجاهدانى را که با مال و جان خود جهاد نمودند، بر قاعدان ( ترک‏کنندگان جهاد) برترى مهمى بخشیده؛ و به هر یک از این دو گروه (به نسبت اعمال نیکشان،) خداوند وعده پاداش نیک داده، و مجاهدان را بر قاعدان، با پاداش عظیمى برترى بخشیده است. (95)

درجات (مهمى) از ناحیه خداوند، و آمرزش و رحمت (نصیب آنان مى‏گردد)؛ و (اگر لغزشهایى داشته‏اند،) خداوند آمرزنده و مهربان است. (96)

کسانى که فرشتگان (قبض ارواح)، روح آنها را گرفتند در حالى که به خویشتن ستم کرده بودند، به آنها گفتند: «شما در چه حالى بودید؟ (و چرا با اینکه مسلمان بودید، در صف کفار جاى داشتید؟!)» گفتند: «ما در سرزمین خود، تحت فشار و مستضعف بودیم.» آنها ( فرشتگان) گفتند: «مگر سرزمین خدا، پهناور نبود که مهاجرت کنید؟!» آنها (عذرى نداشتند، و) جایگاهشان دوزخ است، و سرانجام بدى دارند. (97)

مگر آن دسته از مردان و زنان و کودکانى که براستى تحت فشار قرار گرفته‏اند (و حقیقتا مستضعفند)؛ نه چاره‏اى دارند، و نه راهى (براى نجات از آن محیط آلوده) مى‏یابند. (98)

ممکن است خداوند، آنها را مورد عفو قرار دهد؛ و خداوند، عفو کننده و آمرزنده است. (99)

کسى که در راه خدا هجرت کند، جاهاى امن فراوان و گسترده‏اى در زمین مى‏یابد. و هر کس بعنوان مهاجرت به سوى خدا و پیامبر او، از خانه خود بیرون رود، سپس مرگش فرا رسد، پاداش او بر خداست؛ و خداوند، آمرزنده و مهربان است. (100)

هنگامى که سفر مى‏کنید، گناهى بر شما نیست که نماز را کوتاه کنید اگر از فتنه (و خطر) کافران بترسید؛ زیرا کافران، براى شما دشمن آشکارى هستند. (101)

و هنگامى که در میان آنها باشى، و (در میدان جنگ) براى آنها نماز را برپا کنى، باید دسته‏اى از آنها با تو (به نماز) برخیزند، و سلاحهایشان را با خود برگیرند؛ و هنگامى که سجده کردند (و نماز را به پایان رساندند)، باید به پشت سر شما (به میدان نبرد) بروند، و آن دسته دیگر که نماز نخوانده‏اند (و مشغول پیکار بوده‏اند)، بیایند و با تو نماز بخوانند؛ آنها باید وسایل دفاعى و سلاحهایشان (را در حال نماز) با خود حمل کنند؛ (زیرا) کافران آرزو دارند که شما از سلاحها و متاعهاى خود غافل شوید و یکباره به شما هجوم آورند. و اگر از باران ناراحتید، و یا بیمار (و مجروح )هستید، مانعى ندارد که سلاحهاى خود را بر زمین بگذارید؛ ولى وسایل دفاعى (مانند زره و خود را) با خود بردارید خداوند، عذاب خوارکننده‏اى براى کافران فراهم ساخته است. (102)

و هنگامى که نماز را به پایان رساندید، خدا را یاد کنید؛ ایستاده، و نشسته، و در حالى که به پهلو خوابیده‏اید! و هرگاه آرامش یافتید (و حالت ترس زایل گشت)، نماز را (به طور معمول) انجام دهید، زیرا نماز، وظیفه ثابت و معینى براى مؤمنان است! (103)

و در راه تعقیب دشمن، (هرگز) سست نشوید! (زیرا) اگر شما درد و رنج مى‏بینید، آنها نیز همانند شما درد و رنج مى‏بینند؛ ولى شما امیدى از خدا دارید که آنها ندارند؛ و خداوند، دانا و حکیم است. (104)

ما این کتاب را بحق بر تو نازل کردیم؛ تا به آنچه خداوند به تو آموخته، در میان مردم قضاوت کنى؛ و از کسانى مباش که از خائنان حمایت نمایى! (105)

و از خداوند، طلب آمرزش نما! که خداوند، آمرزنده و مهربان است. (106)

و از آنها که به خود خیانت کردند، دفاع مکن! زیرا خداوند، افراد خیانت‏پیشه گنهکار را دوست ندارد. (107)

آنها زشتکارى خود را از مردم پنهان مى‏دارند؛ اما از خدا پنهان نمى‏دارند، و هنگامى که در مجالس شبانه، سخنانى که خدا راضى نبود مى‏گفتند، خدا با آنها بود، خدا به آنچه انجام مى‏دهند، احاطه دارد. (108)

آرى، شما همانا هستید که در زندگى این جهان، از آنان دفاع کردید! اما کیست که در برابر خداوند، در روز رستاخیز از آنها دفاع کند؟! یا چه کسى است که وکیل و حامى آنها باشد؟! (109)

کسى که کار بدى انجام دهد یا به خود ستم کند، سپس از خداوند طلب آمرزش نماید، خدا را آمرزنده و مهربان خواهد یافت. (110)

و کسى که گناهى مرتکب شود، به زیان خود مرتکب شده؛ خداوند، دانا و حکیم است. (111)

و کسى که خطا یا گناهى مرتکب شود، سپس بیگناهى را متهم سازد، بار بهتان و گناه آشکارى بر دوش گرفته است. (112)

اگر فضل و رحمت خدا شامل حال تو نبود، گروهى از آنان تصمیم داشتند تو را گمراه کنند؛ اما جز خودشان را گمراه نمى‏کنند؛ و هیچ‏گونه زیانى به تو نمى‏رسانند. و خداوند، کتاب و حکمت بر تو نازل کرد؛ و آنچه را نمى‏دانستى، به توآموخت؛ و فضل خدا بر تو (همواره) بزرگ بوده است. (113)

در بسیارى از سخنان درگوشى (و جلسات محرمانه) آنها، خیر و سودى نیست؛ مگر کسى که (به این وسیله،) امر به کمک به دیگران، یا کار نیک، یا اصلاح در میان مردم کند؛ و هر کس براى خشنودى پروردگار چنین کند، پاداش بزرگى به او خواهیم داد. (114)

کسى که بعد از آشکار شدن حق، با پیامبر مخالفت کند، و از راهى جز راه مؤمنان پیروى نماید، ما او را به همان راه که مى‏رود مى‏بریم؛ و به دوزخ داخل مى‏کنیم؛ و جایگاه بدى دارد. (115)

خداوند، شرک به او را نمى‏آمرزد؛ (ولى) کمتر از آن را براى هر کس بخواهد (و شایسته بداند) مى‏آمرزد. و هر کس براى خدا همتایى قرار دهد، در گمراهى دورى افتاده است. (116)

آنچه غیر از خدا مى‏خوانند، فقط بتهایى است (بى‏روح)، که هیچ اثرى ندارد؛ و (یا) شیطان سرکش و ویرانگر است. (117)

خدا او را از رحمت خویش دور ساخته؛ و او گفته است: «از بندگان تو، سهم معینى خواهم گرفت! (118)

و آنها را گمراه مى‏کنم! و به آرزوها سرگرم مى‏سازم! و به آنان دستور مى‏دهم که (اعمال خرافى انجام دهند، و) گوش چهارپایان را بشکافند، و آفرینش پاک خدایى‏را تغییر دهند! (و فطرت توحید را به شرک بیالایند!)» و هر کس، شیطان را به جاى خدا ولى خود برگزیند، زیان آشکارى کرده است. (119)

شیطان به آنها وعده‏ها(ى دروغین) مى‏دهد؛ و به آرزوها، سرگرم مى‏سازد؛ در حالى که جز فریب و نیرنگ، به آنها وعده نمى‏دهد. (120)

آنها ( پیروان شیطان) جایگاهشان جهنم است؛ و هیچ راه فرارى ندارند. (121)

و کسانى که ایمان آورده‏اند و اعمال صالح انجام داده‏اند، بزودى آن را در باغهایى از بهشت وارد مى‏کنیم که نهرها از زیر درختانش جارى است؛ جاودانه در آن خواهند ماند. وعده حق خداوند است و کیست که در گفتار و وعده‏هایش، از خدا صادقتر باشد؟! (122)

(فضیلت و برترى) به آرزوهاى شما و آرزوهاى اهل کتاب نیست؛ هر کس عمل بدى انجام دهد، کیفر داده مى‏شود؛ و کسى را جز خدا، ولى و یاور خود نخواهد یافت. (123)

و کسى که چیزى از اعمال صالح را انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالى که ایمان داشته باشد، چنان کسانى داخل بهشت مى‏شوند؛ و کمترین ستمى به آنها نخواهد شد. (124)

دین و آیین چه کسى بهتر است از آن کس که خود را تسلیم خدا کند، و نیکوکار باشد، و پیرو آیین خالص و پاک ابراهیم گردد؟ و خدا ابراهیم را به دوستى خود، انتخاب کرد. (125)

آنچه در آسمانها و زمین است، از آن خداست؛ و خداوند به هر چیزى احاطه دارد. (126)

از تو درباره حکم زنان سؤال مى‏کنند؛ بگو: «خداوند درباره آنان به شما پاسخ مى دهد: آنچه در قرآن درباره زنان یتیمى که حقوقشان را به آنها نمى‏دهید، و مى‏خواهید با آنها ازدواج کنید، و نیز آنچه درباره کودکان صغیر و ناتوان براى شما بیان شده است، (قسمتى از سفارشهاى خداوند در این زمینه مى‏باشد؛ و نیز به شما سفارش مى‏کند که) با یتیمان به عدالت رفتار کنید! و آنچه از نیکیها انجام مى‏دهید؛ خداوند از آن آگاه است (و به شما پاداش شایسته مى‏دهد). (127)

و اگر زنى، از طغیان و سرکشى یا اعراض شوهرش، بیم داشته باشد، مانعى ندارد با هم صلح کنند (و زن یا مرد، از پاره‏اى از حقوق خود، بخاطر صلح، صرف نظر نماید.) و صلح، بهتر است؛ اگر چه مردم (طبق غریزه حب ذات، در این گونه موارد) بخل مى‏ورزند. و اگر نیکى کنید و پرهیزگارى پیشه سازید (و بخاطر صلح، گذشت نمایید)، خداوند به آنچه انجام مى‏دهید، آگاه است (و پاداش شایسته به شما خواهد داد). (128)

شما هرگز نمى‏توانید (از نظر محبت قلبى) در میان زنان، عدالت برقرار کنید، هر چند کوشش نمایید! ولى تمایل خود را بکلى متوجه یک طرف نسازید که دیگرى را بصورت زنى که شوهرش را از دست داده درآورید! و اگر راه صلاح و پرهیزگارى پیش گیرید، خداوند آمرزنده و مهربان است. (129)

(اما) اگر (راهى براى اصلاح در میان خود نیابند، و) از هم جدا شوند، خداوند هر کدام از آنها را با فضل و کرم خود، بى‏نیاز مى‏کند؛ و خداوند، داراى فضل و کرم، و حکیم است. (130)

آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آن خداست. و ما به کسانى که پیش از شما، کتاب آسمانى به آنها داده شده بود، سفارش کردیم، (همچنین) به شما (نیز) سفارش مى‏کنیم که از (نافرمانى) خدا بپرهیزید! و اگر کافر شوید، (به خدا زیانى نمى‏رسد؛ زیرا) براى خداست آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، و خداوند، بى‏نیاز و ستوده است. (131)

براى خداست آنچه در آسمانها و زمین است؛ و کافى است که خدا، حافظ و نگاهبان آنها باشد. (132)

اى مردم! اگر او بخواهد، شما را از میان مى‏برد و افراد دیگرى را (به جاى شما) مى آورد، و خداوند، بر این کار تواناست. (133)

کسانى که پاداش دنیوى بخواهند، (و در قید نتایج معنوى و اخروى نباشند، در اشتباهند؛ زیرا) پاداش دنیا و آخرت نزد خداست؛ و خداوند، شنوا و بیناست. (134)

اى کسانى که ایمان آورده‏اید! کاملا قیام به عدالت کنید! براى خدا شهادت دهید، اگر چه (این گواهى) به زیان خود شما، یا پدر و مادر و نزدیکان شما بوده باشد! (چرا که) اگر آنها غنى یا فقیر باشند، خداوند سزاوارتر است که از آنان حمایت کند. بنابراین، از هوى و هوس پیروى نکنید؛ که از حق، منحرف خواهید شد! و اگر حق را تحریف کنید، و یا از اظهار آن، اعراض نمایید، خداوند به آنچه انجام مى‏دهید، آگاه است. (135)

اى کسانى که ایمان آورده‏اید! به خدا و پیامبرش، و کتابى که بر او نازل کرده، و کتب (آسمانى) که پیش از این فرستاده است، ایمان (واقعى) بیاورید کسى که خدا و فرشتگان او و کتابها و پیامبرانش و روز واپسین را انکار کند، در گمراهى دور و درازى افتاده است. (136)

کسانى که ایمان آوردند، سپس کافر شدند، باز هم ایمان آوردند، و دیگربار کافر شدند، سپس بر کفر خود افزودند، خدا هرگز آنها را نخواهد بخشید، و آنها را به راه (راست) هدایت نخواهد کرد. (137)