سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زندگینامه حضرت آیت الله خامنه ای(4) (سه شنبه 87/7/2 ساعت 2:39 صبح)

امامت جمعه تهران

پس از فوت مرحوم آیت الله طالقانى و انصراف آقاى منتظرى، امام امت طى حکمى در تاریخ 24 دى ماه 58، آیت الله العظمى خامنه‏ اى را به امامت جمعه تهران منصوب فرمودند.

سخنان ارزشمند امام جمعه تهران در نمازهاى جمعه، مجموعه‏اى از معارف اسلامى، تحلیلهاى سیاسى و رهنمودهاى ارزنده است. در کنار این مجموعه بدیع، حماسه عظیم و پرشکوه نماز جمعه تاریخى که در تاریخ نماز جمعه بى ‏سابقه است (نماز جمعه مورخ 24 اسفند ماه 63) قرار دارد.در این جمعه به یادماندنى، در حالى که انفجار بمب توسط منافقین در صف نمازگزاران، چندین شهید و ده‏ها مجروح گرفته و موج انفجار جایگاه نماز جمعه را لرزانده بود و پاره‏هاى پیکر پاک نمازگزاران را بر اندام دیگر برپا دارندگان نماز جمعه پاشید، و از آسمان، هواپیماهاى آخرین مدل استکبار، تهدید به بمباران مى ‏کرد، و ضد هواییها با شلیک مداوم، غوغایى به پا کرده بودند، در سایه قدرت روحى و آرامش قلبى امام جمعه و تاییدات الهى، همه استوار و محکم برجاى ماندند و صفها همچنان مرتب باقى ماند، و امام جمعه با نهایت قدرت، به خطبه‏ ها ادامه داد، بدون آن که حتى لرزشى در طنین صداى او پدید آید.و سپس نماز را در نهایت طمانینه و با توجه خاصى اقامه کرد و دوست و دشمن را به شگفتى فرو برد، و امام امت در پیام سال نو به آن اشاره کرده، فرمودند:

من فراموش نمى ‏کنم قصه‏ ى روز جمعه را که آن‏طور باشکوه، با نورانیت ‏با استقامت گذشت، آن طور با طمانینه با آن صداهایى که مى ‏آمد.با آن رگبارهایى که مى‏ آمد.من ملاحظه مى ‏کردم، نگاه مى‏ کردم.مخصوصا نگاه مى‏ کردم ببینم در بین مردم چه وضعى هست.ندیدم حتى یک نفر را که تزلزلى در او پیدا بشود و آن وقت امام جمعه آن‏طور با آن طنین قوى صحبت کرد.مردم آن‏طور گوش کردند و فریاد زدند که ما براى شهادت آمدیم. 

انتخاب مقام معظم رهبرى توسط حضرت امام قدس سره براى امام جمعه تهران، به رغم حضور و وجود علماى بزرگ، معروف و شناخته شده که برخى از آنان داعیه علم و انقلابی گرى بسیارى داشتند، نشان مى‏ دهد که حضرت امام از همان ابتدا نسبت‏به آیت الله خامنه ‏اى، علاقه و محبت‏ بسیارى داشتند و این علاقه، ناشى از شناخت ویژگیهاى خاص ایشان از سوى حضرت امام بوده است. مسیر مستقیم حرکت ‏حضرت آیت الله العظمى خامنه‏ اى در خط حضرت امام خمینى قدس سره و حوادث سخت انقلاب، چه در حضور بنیانگذار جمهورى اسلامى و چه بعد از رحلت جانگذار امام، حقانیت و صحت ‏شناخت امام را نشان ‏داد.

خنثى کردن طرح توطئه انحلال مجلس خبرگان قانون اساسى

یکى از توطئه‏ هاى خطرناک ملى ‏گراها که با حمایت عناصرى از روشنفکران وابسته و جناح جبهه ملى، طراحى و براى اجرا آماده شد، انحلال مجلس خبرگان بررسى قانون اساسى است.پس از آن که توطئه عناصر منحرف در ایجاد مجلس مؤسسان براى وقت گرفتن از انقلاب و به ثمر رساندن نقشه‏ هاى شوم خود به نتیجه نرسید و خبرگان ملت‏ براى بررسى و تصویب قانون اساسى جمع شدند، یکى از مهمترین اصول این قانون، یعنى اصل «ولایت فقیه‏» توسط علماى مبارزى چون شهید بهشتى مطرح شد.با طرح این اصل که شالوده حکومت اسلامى را بنیان مى ‏نهاد، عناصر ملى ‏گرا در صدد برآمدند تا با انحلال مجلس خبرگان، از تصویب این اصل بنیادى حکومت اسلامى جلوگیرى کنند.تفصیل این توطئه را از نامه‏اى که دادستانى انقلاب اسلامى مرکز از دفتر کار عباس امیر انتظام - سخنگوى دولت و مسؤول دفتر نخست وزیرى - به دست آورده و منتشر کرده است، پى مى ‏گیریم و سپس نقش مقام معظم رهبرى را در خنثى نمودن این توطئه بیان مى ‏کنیم.

دادستانى انقلاب اسلامى مرکز، نامه‏اى را که از دفتر کار امیر انتظام به دست آمده، در اختیار مطبوعات گذاشت.در این نامه که با خط امیر انتظام نوشته شده، طرح انحلال مجلس خبرگان، توسط نامبرده به دولت موقت ارائه شده و چند تن از اعضاى دولت موقت نیز با آن موافقت کرده ‏اند.متن نامه بدین شرح است:

«بنا به پیشنهاد من در تاریخ چهار شنبه 18/7/1358 جلسه در منزل تقى انورى با حضور افراد زیر تشکیل گردید:

1- تقى انورى 2- عباس رادنیا 3- ابوالحسن رضا 4- مقدم مراغه‏اى 5- عباس سمیعى 6- پولادى 7- ابوالفتح بنى صدر 8- عباس امیر انتظام 9- احمد صدر حاج سید جوادى.

منظور از تشکیل این جلسه، یافتن راه حل مقابله با بحران موجود و رسیدگى به پیشنهاد تشکیل جبهه واحدى براى شرکت در انتخابات آینده مجلس شورا و ریاست جمهور بود، چون مساله مصوبات مجلس خبرگان قانون اساسى، یکى از مسائل با اهمیت روز بود، ابتدا درباره آن بحث‏شد و مواردى که از مورد وکالت مردم در مساله انتخاب نمایندگان این مجلس تجاوز مى ‏کرد، مورد توجه قرار گرفت و آقاى بنى صدر این موارد را که عبارت بود از طولانى‏ تر کردن زمان بررسى قانون و همچنین به جاى رسیدگى به پیش‏نویس قانون اساسى تهیه شده، تهیه قانون جدید، تصمیم گرفته شد که این دو مورد به اطلاع آقاى نخست وزیر رسانیده شود و در صورت موافقت، نسبت ‏به انحلال مجلس اقدام بشود.

این وظیفه به عهده من گذاشته شد.روز سه شنبه ساعت ‏یازده صبح، ایشان را دیدم و مطالب را به اطلاع ایشان رساندم.ابتدا این مساله براى ایشان سنگین بود، ولى بعد قرار شد که متنى از طرف ما تهیه شود و ایشان آن را ببینند.متن فوق در همین روز از طرف آقاى بنى‏ صدر تهیه و به اطلاع و صلاحدید آقاى احمد صدر حاج سید جوادى و آیت الله زنجانى تهیه شد.ساعت پنج ‏بعد از ظهر به اطلاع ایشان رساندم.قرار شد آقاى صدر حاج سید جوادى آن را امضاء کند صدر آن را امضا و به مهندس بازرگان داد.ولى قرار شد متن آن، تغییرات کوچکى بنماید و به امضاى کلیه وزرا برسد.متن اصلاح شده، در ظهر روز شنبه 21/7/58 باطلاع نخست وزیر رسید و قرار شد هفت نفر از وزرا را من (دکتر سامى، اردلان، فروهر، دکتر اسلامى، دکتر میناچى، صدر حاج سید جوادى و دکتر یزدى) قبلا ببینیم و بقیه را خود مهندس بازرگان صحبت نماید.تا چهار بعد از ظهر من کلیه آقایان را دیدم و قبل از جلسه هیئت دولت در ساعت 5/6 در دفتر نخست وزیرى بودم متاسفانه خود نخست وزیر و آقاى دکتر سحابى که مامور مذاکره با دیگر آقایان وزراء بودند، نتوانستند قبل از جلسه با افراد مورد نظر صحبت کنند.معهذا مشکلات ادامه کار و دخالتها در حدى بود که هفده نفر به شرح زیر، این طرح را قبل از تشکیل جلسه دولت امضا کردند که اسامى آنها عبارتند از: (1- دکتر ایزدى 2- دکتر اسلامى 3- دکتر سامى 4- دکتر حبیبى 5- رجایى 6- ید الله سحابى 7- مهندس عزت الله سحابى 8- دکتر احمدزاده 9- مهندس کتیرایى 10- اردلان 11- صباغیان 12- فروهر 13- صدر حاج سید جوادى 14- دکتر رضا صدر 15- مهندس اسپهبدى 16- مهندس بنى اسدى 17- ...) و قرار شد خود مهندس بازرگان در جلسه امضا کند.این اولین بارى بود که یک پیشنهاد با یک چنین اکثریتى به تصویب مى ‏رسید.کسانى که امضاء نکرده بودند (معین ‏فر، چمران، یزدى و میناچى) بوده، البته میناچى صبح قبول کرد که امضا کند و شب متاسفانه مانند همیشه، با هزار دلیل و برهان از امضاء این طرح سرباز زد.قرار گذاشته بودیم که بلافاصله پس از تصویب، آن را از طریق رادیو و تلویزیون و روزنامه ‏ها اعلام کنیم و به همین دلیل، نمایندگان کلیه ارگانها را دعوت کردیم و ساعت ده و نیم شب که جلسه دولت تمام شد، همه حضور داشتند.ما حتى روزنامه‏ ها را آماده نگه‏ داشته بودیم که در همان ساعت ‏شب، بتوانند مصوبه دولت را به صورت فوق العاده چاپ کنند.

جلسه دولت تمام شد.طرح هم تصویب شد، ولى این غلطى را که بر روى طرح گذاشتند، عبارت از آن بود تا اطلاع امام منتشر نشود، معناى این کار، نفى مطلب بود، چون متاسفانه مهندس بازرگان با همه خصوصیات عالى و قدرت فوق العاده در قبول شرایط سنگین زمان، فاقد جسارت کافى است و از ابتداى حکومت انقلاب، ما دچار همین مشکل بوده ‏ایم.آن‏جا که احتیاج به جسارت براى یک کار بزرگ هست، او همیشه فرار مى‏ کند.در بهار امسال، دو طرح انقلابى بزرگ از طرف من به دولت داده ‏شد، یکى به عنوان ایجاد امنیت ملى و دادن احساس امنیت‏ به معنى اعم کلمه به مردم که به کار و زندگى و تولید خود ادامه دهند و دیگر، طرح برطرف کردن «بحران بیکارى‏» که با وجودى که هر دو طرح تصویب شد، بازرگان جسارت پیاده کردن آنها را نداشت.و تحت تاثیر (معین ‏فر، احمدزاده، صباغیان، اردلان و کتیرایى) بود که شعارشان صرفه‏ جویى بود و این صرفه ‏جویى، در چنین برهه از زمان که مملکت احتیاج به تزریق پول در سیستم اقتصادى تولیدى و عمرانى خود داشت، بزرگترین لطمه را به انقلاب زده و خواهد زد.

فردا بازرگان و عده‏اى از افراد هیات دولت‏به دیدن امام رفتند و طرح را مطرح کردند.پرواضح بود که امام آن را رد خواهد کرد.در حالى که اگر قبلا اعلام شده بود، شانس رد کردن آن 10 درصد بود.ولى در عوض 36 میلیون مردم که به دلیل وضع خاص زمان فکر مى ‏کنند، به جاى پیاده شدن قانون اسلام، آخوندیسم بر مملکت ‏حکومت ‏خواهد کرد، به پا مى‏ خاستند و تحت رهبرى امام، بازگشت ‏بازرگان را از ایشان مى‏ خواستند.

امام حق داشت در صورتى که با او مشورت کنند، این طرح را رد کند، زیرا از ابتدا حکومت ‏بازرگان همیشه از ضعف او و عدم قاطعیت او ناراحت ‏بوده و بکرات آن را بیان کرده است و خیلى به او و به طبقه تحصیل کرده و روشنفکر اطمینان ندارد.به هرصورت، طرحى که مى ‏توانست انقلاب در انقلاب باشد و ناامیدیها را به امید تبدیل کند، مانند سایر پیشنهادات سازنده دفن شد. »